کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    بی‌دوست این منم که چنین می‌برم به سر

    ای خاک بر سرِ من و خاکستر از زبر

    این است وبیش ازین و بتر زین سزایِ من

    از کویِ دوستان نکنم بعد از این سفر

    عقل از کجا و من ز کجا کز دلِ فضول

    بیزارم از قبولِ نصیحت کند دگر

    از غبن و غصّه خوردن و ناچاره دم زدن

    دیوانه می‌شود دل و خون می‌شود جگر

    چشمم به راه‌ و گوش بر آوازِ پیکِ دوست

    جانم فدایِ آن که ز جانان دهد خبر

    ای باد قاصدی شو و پیغامِ او بیار

    وی بخت چاره‌ای کن و تیمارِ من ببر

    باشد که باد لطف کند تا به سعیِ باد

    بویی بما رسد زِ عرق چینِ او مگر

    از من هزار خدمت و اخلاص می‌برد

    بادی که بر دیارِ نزاری کند گذر

    خرّم وجودِ آن که ز تأثیرِ بختِ نیک

    بر آستانِ دوست چو خاک است بی‌سپر

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha