به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید
مرا ز کوی تو آواره کرد بخت نفور
ز روی خوب تو دورم که چشم بد ز تو دور
به کام دشمنم از کوی دوست آواره
ز دوستان حسود و ز دشمنان غیور
به اتفاق امم حور در بهشت بود
ولی بهشت من آنجا بود که باشد حور
شمایل تو در آیینهٔ دو چشم من است
به حکم عشق نه تو غایبی نه من مهجور
کدام یک تویی اینجا کدام من هیهات
کدام نیست تویی ناظر و تویی منظور
دگر به روی که بینم نظر چگونه کنم
به مهر و مه چو ز چشمم برفته باشد نور
اگر چو زلف تو درهم شدم ز تاب فراق
که دیدهای که بر آتش حمول بود و صبور
وگر چو چشم تو دور از لبت شدم بیمار
که خورد می که سرانجام ازو نشد مخمور
خراب کردهٔ چشمان می پرست توام
که گاه مست خرابم کنند و گه مخمور
و گر شکیب ندارد نزاری معتوه
مباش گو و بدارید عاقلان معذور
از آن تتّبع عاقل نمیکند مجنون
که عاقلان همه در تیه غفلتاند و غرور
شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.
کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.
توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.