کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    خوش است عالمِ رندان و صحبتِ او باش

    بیا دمی به علی رغمِ عاقلان خوش باش

    درون به کعبه فرست و برون به می کده آر

    نیاز می کن پنهان شراب می خور فاش

    ز آفتابِ قدح کور دیده بگریزد

    کز آفتاب تحاشی نکرد جز خفّاش

    چو ذوقِ باده ندانی ز مستیِ ام مخروش

    چو زخمِ عشق نخوردی جراحتم مخراش

    نزولِ عشقِ حقیقی طمع مدار هنوز

    نکرده خانۀ دل خالی از خیالِ قماش

    ملامتِ دگران می کنی به فتویِ عشق

    خطا چراست چو با عقل می رود کنکاش

    اگر به عقلِ مجرّد کفایت است چو من

    به عقل می روم آخر چه می کنی پرخاش

    وگر زمام به دستِ ارادتِ دگری ست

    برو به هرزه دلیلی ز عقل بر متراش

    ز رویِ صورت اگر بر نیفکنند نقاب

    درونِ پرده که داند چه می کند نقّاش

    دمی به مجلسِ روحانیانِ راح پرست

    دلت قرار نگیرد ز حرصِ کسبِ معاش

    بهشتِ نقد و شرابِ طهور و ساقیِ حور

    بیار خاک و به رویِ صلاح و تقوا پاش

    لبم چو پردۀ دل خشک شد ز بی آبی

    قدح به دستِ نزاری که داد کی کو کاش

    اگر چو ظاهر باطن به خلق بنمایند

    کسی چه فرق کند زاهد از منِ قلّاش

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha