کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    بهشت است خمخانه می فروش

    فرو مایه چون شیره گو بر مجوش

    نه در خلد جوی شراب است پاک

    قیامت از آن کرد خواهند نوش

    چو بر یاد اهل قیامت خوریم

    چه غم محتسب گو برآور خروش

    ز مشتی گدا پیشه خود ستای

    عداوت خران عبادت فروش

    چه آید به جز فحش و فسق و فجور

    نگهدار خود را از ایشان بکوش

    جهان دیده گان اند نادیده هیچ

    همه هرزه گوی و فسانه نیوش

    در این نیز سرّی بود تا چرا

    کر و کور باشند با چشم و گوش

    حقیقت ندانند بازار مجاز

    ندانند ابلیس باز از سروش

    اگر مرد عارف بود در میان

    چه در نخ نسیج و چه پشمینه پوش

    مرا در خرابات مردان طلب

    چنین گفت بامن به الهام دوش

    نزاری مرو بیش گستاخ وار

    نمی ترسی از فاش کاری خموش

    اگر می خوری می به ترتیب خور

    نه چندان که زایل کند عقل و هوش

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha