کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    تا صبح قیامت نشود ذوق فراموش

    آن را که کند با تو شبی دست در آغوش

    نقاش اگر این روی ببیند متحیر

    چون صورت دیوار بماند ز تو خاموش

    برمردم دیوانه چه انکار که عاقل

    تا در دهنت می نگرد می رود از هوش

    سیم است نمی دانم اگر عاج کدام است

    کان را بر و گردن نتوان گفت و بنا گوش

    آخر چه بلایی و چه آشوب و چه آفت

    شهری ز تو پر فتنه و شهری ز تو بر جوش

    جور و ستم و حیفِ رقیب اینهمه سهل است

    از یاد تو باید که نباشیم فراموش

    یاران خبرم نیست ملامت مکنیدم

    افتاده چو بینید چه پرسید ز مدهوش

    با کس نتوان گفت که کشته است که قاتل

    مجروح بکرده ست و دهن بسته که مخروش

    گویند که ایام گل و موسم نوروز

    در خانه و بال است به بستان رو و می نوش

    خاطر به گلستان نکند میل که در شهر

    دیوانه بکرده‌ست مرا سرو قبا پوش

    جایی دگر از کوی دلارام نزاری

    خوشتر نبود هرکه بگوید تو بمنیوش

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha