کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    دردا کز اشتیاقِ تو جانا بسوختم

    در آتشِ فراق سراپا بسوختم

    صهبا انیسِ خاطر من بود پیش ازین

    اکنون هم از حرارتِ صهبا بسوختم

    از تّفِ سینه بس که جگر خوردم از لبت

    یاقوت در خزانۀ خارا بسوختم

    از رشکِ اشکِ گوهرِ پاکِ سحابِ چشم

    در حقّۀ صدف دُرِ بیضا بسوختم

    زد بر اثیر آتشِ آهم وزان اثر

    هم چون اثیر عقدِ ثریّا بسوختم

    بر آتشم نشانی و عیبم کنی اگر

    دستی برآورم که خدایا بسوختم

    عاجز شدم چو سوخته می خواستی مرا

    از غیرتِ تو دم نزدم تا بسوختم

    فکرم دگر به آبِ سخن ره نمی برد

    خاطر چنان در آتشِ سودا بسوختم

    دل را به راه دیده و جان را به برقِ شوق

    این را به آب دادم و آن را بسوختم

    نامی نزاریا ز تو مانده ست و زاریی

    پس قصّه چیست گو همه اعضا بسوختم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha