کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    خمار چشم تو داده‌ست چشم‌ها را نور

    تو چشم خویش نگه‌دار تا شود مستور

    مگر که چشمهٔ حیوان ندیده‌ای جانا

    چو خضر باش طلب گر که هست بادیه دور

    تو عالمی و علمدار تو‌ست شیطانی

    تو عِلم گوی که شیطان شود ز تو مقهور

    چو راست گفتی و دیگر مکن تو کذّابی

    که جای این بر نارست و جای آن بر حور

    ز چشم چشمهٔ معنی گشای و نیکوبین

    که چشمه‌ها همه از چشم ما شود معمور

    چو چشم خویش وطن ساز از تکِ ظلمات

    که راهِ‌وی به بهشت است نزد حور و قصور

    بگیر دستهٔ نرگس نزاریِ خوشگو

    بخور تو بادهٔ مستانه از لبِ خَنّور

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha