به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید
ساقی به جان و سر که به جان دارمت سپاس
قد قامت الصلات برآمد بیار کاس
از می چه میهراسد می خواره محتسب
گو از حرام و فسق و ربا و زنا هراس
دل با خدای دار و به بتخانه راز گوی
در حشر کی خرند ز ما لابه و مکاس
تو هیچ نیستی به قیاس و همه تویی
کی آن گهی در همگی محو شد قیاس
ز اول بکوش تا نکنی پی رویّ و هم
بر راست کی روی چو شدی خود در انتکاس
هر روز آفتاب کند در نسیج و نخ
صحن جهان و شب به سرش درکشد لباس
یعنی که برحمایت من اعتماد نیست
گه برکنم ز بیخ، به ناگه نهم اساس
دنیاپرست گر به مثل هم چو سنبله
بر آسمان پرد نبرد سر ز زخم داس
منت نزاریا ز خدا واجب است و نیست
یکذره خیر در سر بیمغز ناسپاس
بی آب رز مباش که در خنبِ روزگار
خون میرود نه روغن ازین نیلگون خراس
شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.
کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.
توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.