کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    ز نامردی ندارم طاقت نور

    بدین عذرم که خواهد داشت معذور

    دگر بار ار بود با او حضوری

    وگر بی من بود نورٌ علی نور

    چنان خواهم که مستغرق بباشم

    در آن نور تجلّی بی کُهِ طور

    حجابش طور بُد گویی از آن شد

    کلیم الله به رای خویش مغرور

    ندای لنت ترانی منزلی بود

    که آوردش برون زان وادیِ دور

    حجابی دیگرش در نفی و اثبات

    خَضِر بود و ازو هم ماند مهجور

    اگر تسلیم گشتی ماورا را

    مطیع امر باید بود و مأمور

    وگرنه چارهٔ دیگر ندارد

    گر از فطرت نیاورده‌ست مفطور

    نزاری هر چه آوردی تو داری

    چو مردان در خرابی باش معمور

    طمع بگسل که در تحصیلِ نابود

    اگر آسوده باشی به که رنجور

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha