به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید
قیامت از جهان باری برآید
چنین سرو ار به گلزاری برآید
نقاب از روی اگر خواهی برانداخت
ازین آشوب بسیاری برآید
مرا گویند بی کاری مکن پیش
بکوشم هم مگر کاری برآید
چو سوزن شد وجودم در خیالش
ز پایم عاقبت خاری برآید
امیدی نیست سوزن را که روزی
سرش از حبیبِ دل داری برآید
چه کم گردد ز دل داری که باری
دمی گردِ دلِ یاری برآید
چه خواهد کرد جز تسلیم مظلوم
اگر دستِ ستم گاری برآید
به هر کویی که بگذشتم رقیبی
به رویم هم چو دیواری برآید
نظر بر ماهِ تابان گر فکندم
به چشمم آدمی خواری برآید
نزاری حاجتی داری به زاری
نکو زن فال گو آری برآید
شبی گر در کنارم آرم میانش
همه امیّدِ من باری برآید
شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.
کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.
توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.