کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    هم چنین عمری ست تا دیوانه وار

    دست بر سر می زنم از عشقِ یار

    آتشی در جانِ ما بر سوختند

    تا برآورد از نهادِ جان دمار

    چند ازین دریایِ نا پایان پدید

    چند ازین وادیِ نافرجام کار

    عشق بی نقصان و عاشق بی غرض

    راه بی پایان و دریا بی کنار

    مرد را عشقی بباید معتبر

    عشق را مردی بباید نام دار

    سوز کو گر داغِ یارت کرد عشق

    درد کو گر زخمِ عشقت زد نگار

    اشکِ خونین ریز در صحرایِ درد

    تا بود کز دیده بنشانی غبار

    چون نزاری میل در کش عقل را

    تا ببینی سّرِ پنهان آشکار

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha