کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    مرا که خون دل از دیده همچو آب رود

    چه گونه بر مژه ممکن بود که خواب رود

    دلم بر آتش و خوناب از دو دیده روان

    غریب نیست که خوناب از کباب رود

    برفت عقلم و از من به خشم سر برتافت

    چو دلبری که ز دلداده ای به تاب رود

    چه می رود مثلا بر وجود من ز فراق

    همان که بر قصب از فعل ماهتاب رود

    کنار من چو شفق غرق خون شود هر شام

    که آفتاب جهان تاب در نقاب رود

    حیات جان من از عکس روی خورشید است

    از آن چو ذره به دنبال آفتاب رود

    درین طلب که منم عاقبت هلاک شوم

    چو تشنه ای که به جهد از پی سراب رود

    هزار خون به ستم کرده را کفارت بس

    که در وجود روانم درین عذاب رود

    محبت تو نزاری چنان موکد نیست

    که نقش از ورق جان به هیچ باب رود

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha