کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    شب هجران که دلم نوحه گری ساز کند

    با خیالت گله هجر تو آغاز کند

    آنچنان زار بگریم ز پریشانی دل

    که اجل تا به سحر صد رهم آواز کند

    ای بسا فتنه که از چشم تو در آفاق است

    تو چه کردی همه آن خانه برانداز کند

    محرمت کردم و انگشت نمایم کردی

    بی دل آنکس که تو را معتمد راز کند

    با تو در باخته ام بود و وجود و سر خویش

    بازی چست چنین عاشق جان باز کند

    گر نزاری ز تو لافی زند آن عین خطاست

    او چه مرغی ست که بر شاخ تو پرواز کند

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha