کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    تشنیعِ خلق برمن ازین خاک ساری است

    وین آب دیر شد که در این جوی جاری است

    ما خوف راملامتِ افسرده کرده ایم

    آری همیشه شیوه افسرده خواری است

    ما بی خبر که عینِ بقا در فنایِ ماست

    اصل جهاد قاعده جان سپاری است

    زهّاد را امیدِ ثواب از عبادت است

    معهودِ ما به دوست نیازست و زاری است

    داند که از دیارِ که می آید این صبا

    آن را که برمقالتِ ما استواری است

    اسرار فاش می کنم و قاصرم و لیک

    بی طاقتی نتیجه بی اختیاری است

    الحق مقصّرم که قلم را به خدمتی

    رخصت دهم که حاصلِ آن شرم ساری است

    هرگز قبول کی کند از من سخن شناس

    عذری که در مقابله نابه کاری است

    معذور نیستم که به تاراج می دهم

    گنجی که در خرابه کُنجِ نزاری است

    بس مدّتی نماندکه بر تو نزاریا

    فتوی روان شود که چو حلّاج داری است

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha