کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    یارِ ما ولوله در عالمِ راز اندازد

    گر نقابی که برانداخته باز اندازد

    خوشش آن قامت و بالا که خود استادِ ازل

    کسوتِ حسن به بالایِ دراز اندازد

    ساقیا باده دمادم ده و با چنگی گوی

    تا ز آهنگِ عراقم به حجاز اندازد

    دشمنِ سختِ من است آن که حدیثِ من و دوست

    نه به عکسِ روشِ عقل فراز اندازد

    بارها خواستمش گفت که یک حلقه از آن

    زلف در حلقِ ملامت گرِ راز اندازد

    غیرتم باز پشیمان کند و داند عقل

    که خیالم به چنین فکرِ مجاز اندازد

    چشم بر هم مزن ای دیده که برخواهد خاست

    فتنۀ تازه به هر غمزه که باز اندازد

    واعظی گفت به مقصد نرسد الّا آن

    که به مسجد رود و سر به نیاز اندازد

    خود خیالِ تو نزاریِ خراباتی را

    نگذارد که مصلاً به نماز اندازد

    هر که محمود بود بر همه عالم بندد

    درِ آن دیده که بر رویِ ایاز اندازد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha