به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید
من که باشم که مرا چون و چرایی باشد
یا چه مرغم که مرا با تو هوایی باشد
شدم از دست خیال تو چو سوزن باریک
سر آن رشته هم القصه ز جایی باشد
گرنه سر در سر کار تو کنم پس دیگر
چه به تدبیر چو من بی سروپایی باشد
می نمایند به یکدیگرم از دور عوام
هرکه عاشق شود انگشت نمایی باشد
چون زبان در دهن خلق فتادم آری
برود بر سر هرکس که قضایی باشد
نشود هیچ خردمند از این سان که منم
سخرهء عشق مگر شیفته رایی باشد
همه تشنیع کسان بر سر می خوردن ماست
پیش ما خوردن می سهل خطایی باشد
ببرم زنگ کدورت به می از طبع فقیه
گر میان من او هیچ صفایی باشد
سر سودا زدهای را چو نزاری جز می
نیست ممکن که دگر هیچ دوایی باشد
شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.
کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.
توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.