کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    هرکه در عشق چو ما از سر جان برخیزد

    نه همانا که ز آسیب بلا پرهیزد

    عشق گویند بلایی ست حذر کن ز بلا

    پس رو عشق تو از پیش بلا نگریزد

    عاشقم ، عاشقم ای یار ملامت چه کنی؟

    لا محال از عقب عشق ملامت خیزد

    عشق بی زخم ملامت نبود من چه کنم

    چه کند عاشق و با عشق چه رنگ آمیزد

    عشق چون دام بیندازد دانش چه زند

    مرغ زیرک نشنیدی که ز حلق آویزد

    دلم از مهر تو خالی نشود جان عزیز

    نه که با جان دلم از مهر تو کین انگیزد

    آه کز عشق تو سد عاشق بیچاره چو من

    در فراق تو دل از دیده برون می ریزد

    دی به نزدیک نزاری شده بودم مسکین

    دست برداشته بود از غم و بر سر می زد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha