کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    چه کنم با دلِ شوریدهء دیوانهء مست

    که دگر باره سرآسیمه شد و رفت از دست

    پیش از این گر به‌جوانی قدمی می‌رفتی

    گفتمی آری در طبعِ جوان شوری هست

    باز پیرانه سرم واقعه‌ای پیش آورد

    که نخواهد ز بلایی که در افتاد برست

    گفتمش توبه کن ای غافل از این دل‌بازی

    کرد و ناکرد همان است و همان باز شکست

    التفاتش نه و شرمش نه و تیمارش نه

    کارش این است و جزین کار ندارد پیوست

    بر دلِ هر دلی آخر چه مُعوَّل باشد

    مگس است این مثلِ عام که بر مار نشست

    چه کند در خمِ ابرویِ کمان افتاده

    هیچ دل جان نبرد عاقبت ارغمزه پرست

    غصّه‌ها دارم از آن رفته و برگشته زمن

    غبنِ صیّاد بود صید که از دام بجست

    صبغه‌الله نتوان کرد به تزویر دگر

    نقشِ آموخته از ما نتوان بر ما بست

    بر کسی هیچ حرج نیست نزاری خاموش

    همه مستیِّ قدیم است ز مبدایِ الست

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha