کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    یک نفسی بیا که بر دیده و سر نشانمت

    چند به زاری و شفاعت بر خویش خوانمت

    روزی اگر قدم به بیغوله ی بنده در نهی

    جان و دلی به صدق در هر قدمی فشانمت

    هر چه خلایقند اگر قصد کنند مجتمع

    با همه دیده وا نهم وز همه وا ستانمت

    این همه لاف می زنم بو که ز در نرانی ام

    این همه جهد میکنم بو که به خود رسانمت

    شرح جمال و لطف تو خانه به خانه می کنم

    بر همه خلق جز چنین جلوه نمی توانمت

    با دل خام گفتم ای سوخته دل چو خون شدی

    باش که قطره قطره از دیده برون چکانمت

    یک دو سه هفته ی دگر در پس پرده صبر کن

    تا چو کشنده ی منی نیک بپرورانمت

    هاتف عشق گفت هان خشم مکن نزاریا

    دل شد و گر نُطُق زنی از همه وارهانمت

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha