کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    که دست از هوایِ تو بر سر ندارد

    که چشم از فراقت به خون تر ندارد

    جمادست نه جانور هر که شوری

    ز شیرینِ عشقِ تو در سر ندارد

    درین آشیان خانه مرغی نبینم

    ز شوقِ تو بر بالِ جان پر ندارد

    دگر در خرابات رندی ندیدم

    که بر کف ز یادِ تو ساغر ندارد

    مبیناد چشمی که از خاکِ راهت

    به خونابۀ دل مخمَّر ندارد

    مرا از تو دردی ست در دل عجایب

    ولی با که گویم که باور ندارد

    چه دردست شوقت که ساکن نگردد

    چه بحریست عشقت که معبر ندارد

    در آن بحر رفتی نه مسکین نزاری

    که این زهره شیرِ دل آور ندارد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha