کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    جمادست آن که دل داری ندارد

    یقین می دان که جان باری ندارد

    تو آن منگر که صاحب دولت این جا

    به جز عیش و طرب کاری ندارد

    اگرچه ملک و مال و جاه دارد

    ولی چون یارِ من یاری ندارد

    ز من باور مکن گر چینِ زلفش

    دلی در زیرِ هر تاری ندارد

    ز من مشنو اگر از غمزۀ او

    خرد در هر قدم خاری ندارد

    چو از هر گوشه تُرکِ چشمِ مستش

    نظر بر خونِ هشیاری ندارد

    کمند اندازِ گیسویش به هر جا

    رسن در حلقِ عیّاری ندارد

    تو هم مشنو ز من گر این گواهی

    به نزدیکِ تو مقداری ندارد

    دروغ است این سخن گر از هر اعضا

    نزاری نالۀ زاری ندارد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha