کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    یکی را دوست می دارم که چون من سد رهی دارد

    ندانم تا ز حالِ من کم و بیش آگهی دارد

    گرم سر می رود نتوانم از کویش گذر کردن

    خداوندست و بر جان و دلم فرمان دهی دارد

    خیالِ محض بین باری کزو وصلی طمع دارم

    محال اندیش را سودا چنین بر ابلهی دارد

    چو رشکِ آفتاب و غیرتِ سروست چون گویم

    جمالِ آفتاب و قامتِ سروِ سهی دارد

    که دیده ست آرزومندی چو من مظلوم کز هجران

    درونی از شکایت پر ولی مغزی تُهی دارد

    صبا گر فرصتی یابی بگو آرامِ جانم را

    نزاری چشم بر راهت به امیّدِ بهی دارد

    وگر باور نمی داری بیا بنگر به چشمِ خود

    که از سودایِ شفتالوت رویِ چون بهی دارد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha