حکیم نزاری قهستانی
غزلیات
شمارهٔ ۴۱۷: که دست از هوایِ تو بر سر ندارد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
که دست از هوایِ تو بر سر ندارد که چشم از فراقت به خون تر ندارد جمادست نه جانور هر که شوری ز شیرینِ عشقِ تو در سر ندارد درین آشیان خانه مرغی نبینم ز شوقِ تو بر بالِ جان پر ندارد دگر در خرابات رندی ندیدم که بر کف ز یادِ تو ساغر ندارد مبیناد چشمی که از خاکِ راهت به خونابۀ دل مخمَّر ندارد مرا از تو دردی ست در دل عجایب ولی با که گویم که باور ندارد چه دردست شوقت که ساکن نگردد چه بحریست عشقت که معبر ندارد در آن بحر رفتی نه مسکین نزاری که این زهره شیرِ دل آور ندارد حکیم نزاری قهستانی