کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    ای ترک ما گرفته و از ما نکرده یاد

    یاران چنین کنند نه هرگز چنین مباد

    آبم به روی کار برفته ست و دل ز دست

    زان گه که آتشم ز تو در خرمن اوفتاد

    گه گه اگر کنم به ادای نماز عقد

    حالی خیال روی تو پیشم برایستاد

    پس چون کنم چه چاره توان کرد با خیال

    انصاف من که می دهد اینجا به حق وداد

    سلطان عشق مملکت جان فرو گرفت

    دل را مجال آنکه حدیثی کند نداد

    تسلیم پیش کرد و ملامت ز پس روان

    انصاف آنکه قاعده ی معتبر نهاد

    گرنه ستیزه ی دل ما بودی از بهشت

    در بر سرای عالم دنیا که می گشاد

    دل خود درست شد که ز ما بر شکست و رفت

    با جای خود نیامد و از ما نکرد یاد

    هر دم به محنتی دگرم مبتلا کند

    هرگز نبوده ام ز دل بی قرار شاد

    هر روز می کنند گل دیگرم در آب

    کس همچو من به دیده و دل مبتلا مباد

    بی دل تر از نزاری شوریده روزگار

    از مادر زمانه بر آنم که کس نزاد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha