حکیم نزاری قهستانی
غزلیات
شمارهٔ ۳۹۹: ای ترک ما گرفته و از ما نکرده یاد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ای ترک ما گرفته و از ما نکرده یاد یاران چنین کنند نه هرگز چنین مباد آبم به روی کار برفته ست و دل ز دست زان گه که آتشم ز تو در خرمن اوفتاد گه گه اگر کنم به ادای نماز عقد حالی خیال روی تو پیشم برایستاد پس چون کنم چه چاره توان کرد با خیال انصاف من که می دهد اینجا به حق وداد سلطان عشق مملکت جان فرو گرفت دل را مجال آنکه حدیثی کند نداد تسلیم پیش کرد و ملامت ز پس روان انصاف آنکه قاعده ی معتبر نهاد گرنه ستیزه ی دل ما بودی از بهشت در بر سرای عالم دنیا که می گشاد دل خود درست شد که ز ما بر شکست و رفت با جای خود نیامد و از ما نکرد یاد هر دم به محنتی دگرم مبتلا کند هرگز نبوده ام ز دل بی قرار شاد هر روز می کنند گل دیگرم در آب کس همچو من به دیده و دل مبتلا مباد بی دل تر از نزاری شوریده روزگار از مادر زمانه بر آنم که کس نزاد حکیم نزاری قهستانی