کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    دوش مرا صبحدم آمد و آواز داد

    گفت که خواهد تو را راه به من باز داد

    کرد برون ز آستین شیشگکی پر شراب

    بر لب جام آنگهی بوس به اعزاز داد

    داد به من جام و گفت نوش کن و دم مزن

    جام چنین داد کی آن که به دم ساز داد

    تربیتم کرد عشق راهبرم عشق بود

    نوبت انجام کرد خلوت آغاز داد

    شبپره را ره نداد در نظر آفتاب

    قلب فرو مایه را در دهن گاز داد

    شاه فرو ناورد سر به در هر گدا

    زشت بود عکّه را مرتبه ی باز داد

    سر به در آرد ز جیب مایه ی دیوانگی

    هرکه پیامی به آن سلسله ی راز داد

    هرکه نزاری صفت دل نه به حق در دهد

    نقد به قلاب برد راز به غماز داد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha