کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    خنک وجودِ کسی کِه ش نظر به هم نفسی ست

    که بویِ هم نفسی یافته ست هر که کسی ست

    نمی شود به سر از همدمی دمی آن را

    که اندکی به گریبانِ عقل دست رسی ست

    بیا که گر بروی تا هزار سال از تو

    هنوز در دلم انسی و در سرم هوسی ست

    به هوش باز نیاید دلم که مستیِ عشق

    نه آن بود که به هر مهلتیش وابرسی ست

    به جز خیالِ تو چیزی به دیده در ناید

    مرا که کوهِ اُحد در نظر کم از عدسی ست

    هنوزم ار رمقی هست بی تو معذورم

    که مرغِ جانِ چو سنگم در آهنین قفسی ست

    رقیبم از درِ او گو بران من از شیرین

    بدین قدر نگریزم که با شکر مگسی ست

    بلی منم نه عسس مانع شد آمدِ خویش

    به کویِ دوست که هر عضو بر تنم عسسی ست

    نزاریا نفسی تازه روی و خوش دل باش

    که انقلاب محالاتِ نفس در نفسی ست

    بهشت طالبی آوازه بشنوی ز بهشت

    که جز مسخَرِ بانگِ میان تهی جرسی ست

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha