به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید
بدان خدای که مثلت نیافرید ای دوست
که در فراقِ تو کارم به جان رسید ای دوست
زمانه آنکه مرا دست می برید از تو
خوشا حیات اگرم سر نمی برید ای دوست
فراقت از که درآموخت رسم قصّابی
که پوست از منِ بیچاره در کشید ای دوست
در آفرینشِ من وقتِ صنعِ جان ایزد
نخست مهرِ تو در کالبد دمید ای دوست
ز من چرا برمیدند عقل و صبر و شکیب
اگر وحوش ز مجنون نمی رمید ای دوست
مگر کسی که دلش نیست ورنه رقّت کرد
هر آفریده که فریادِ من شنید ای دوست
به روزگار حکایت کند نزاریِ زار
قیامتی که ز نادیدن تو دید ای دوست
شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.
کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.
توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.