کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    که باشد آن‌که ترا بیند و ندارد دوست

    بدت مباد کَت از پای تا به فرق نکوست

    کس آدمی به چنین لطفِ طبع نشنیده‌ست

    ندانم این که تو داری چه سیرت است و چه خوست

    به گوشه‌ای بنشین تا بلا نینگیزی

    از آن دو چشم که چندین هزار دیده دروست

    دلم نیامد و عیبش نمی‌توانم کرد

    که جانبِ تو گرفته‌ست و حق به جانب توست

    مرا به دستِ تو می سلسبیلِ فردوس است

    که با وجودِ تو فردوسِ اهلِ دل آن‌روست

    روا بود که دگر ذکرِ هیچ کس نکنم

    که هر که از تو نگوید حدیث، بی‌هده گوست

    مقامِ درد نمی‌دانی ای طبیبِ دوا

    که مرهمی بنهادی و زخم زیر رکوست

    رقیب گو دلِ چون آهنِ مرا چندین

    مزن به سنگِ ملامت که دل نه هم چو سبوست

    نزاریا نتوانی که احتمال کنی

    جفای سیم بران بر دلت مرو برِ دوست

    تو مردِ عرصهء میدان نیی چه می‌گویی

    بکن تفرّجِ چوگان گرت تحمّل گوست

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha