کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    چون بخواند حاسدم آتش پرست

    چون مرا بیند چنین آتش بدست

    ماهم اندر آتشیم از آب رز

    گر خلیل اللّه در آتش نشست

    گر بود بی آبرویان را مجال

    از تعصّب در زنند آتش به مست

    زاهد روبَه طبیعت را چه قدر

    شیر با آن صولت از آتش بجست

    چون نباشد دوزخی مست سخی

    پس از آن آتش به این آتش بر است

    ساقیا هین کز دم دی در دلم

    گر نمی خون بود بی آتش ببست

    نی چه میگویم که دور از روی او

    زار میسوزم ز بس آتش که هست

    دوش گفتی می لبم مجروح کرد

    جان من یاقوت کی زأتش بخست

    از نزاری رخ مپوش امشب که هست

    بت پرست ، اخترپرست ، آتش پرست

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha