کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    منم نزاریِ قلاّشِ رندِ عاشقِ مست

    هر آدمی که چو من شد ز ننگ و نام برست

    دلم ز خرقۀ ناموس زاهدان بگرفت

    مریدِ خم چه عجب گر ز خانقاه بجست

    برو تکی ز پَسَم می زنند و می گویند

    که شیخ باز شرابک بخورد و توبه شکست

    به گردنِ من اگر خونِ توبه نیست حلال

    حرام زاده چرا طعنه می زند پیوست

    اگر به زرق روم ازرقی توانم داشت

    و گر چو سرو نباشم قبا نیارم بست

    نصیحتم مکن ای یار لطف کن برخیز

    محبّت است و لیکن به دشمنی بنشست

    کنون محّبِ جوانم مریدِ پیر نی ام

    غلامِ زاهده ام بعد ازین نه زهدپرست

    گهم به خانقه آرند با قبا هش یار

    گهی ز می کده با خرقه می کشندم مست

    به پیشِ شحنه برند این غزل اولام اولام

    ز بعدِ آن که بگرداندند دست به دست

    ز بهرِ آن که چو یک شاخِ طاعت است چرا

    نخست شاخ ز شهدست و آن دگر ز کبست

    چرا ز فرقت هفتاد و سه یکی ناجی ست

    چه گونه دوزخی اند آن دگر ده و دو و شست

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha