حکیم نزاری قهستانی
غزلیات
شمارهٔ ۲۲۲: چون بخواند حاسدم آتش پرست
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
چون بخواند حاسدم آتش پرست چون مرا بیند چنین آتش بدست ماهم اندر آتشیم از آب رز گر خلیل اللّه در آتش نشست گر بود بی آبرویان را مجال از تعصّب در زنند آتش به مست زاهد روبَه طبیعت را چه قدر شیر با آن صولت از آتش بجست چون نباشد دوزخی مست سخی پس از آن آتش به این آتش بر است ساقیا هین کز دم دی در دلم گر نمی خون بود بی آتش ببست نی چه میگویم که دور از روی او زار میسوزم ز بس آتش که هست دوش گفتی می لبم مجروح کرد جان من یاقوت کی زأتش بخست از نزاری رخ مپوش امشب که هست بت پرست ، اخترپرست ، آتش پرست حکیم نزاری قهستانی