کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    به روزگار شبی گر دهد وصالم دست

    خروس بانگ برارد سبک نباید جست

    ستیزه ی شب وصل آمدست روز فراق

    مدارِ دور بر این نقطه می رود پیوست

    چو هیچ ماهرخی نیست بی رقیب و ذنب

    چرا رضا ندهم بر قضا به حکم الست

    میان ما و غم دوست در خروج و دخول

    به جان دوست اگر هیچ امتناعی هست

    رقیب گفت برفتی و توبه بشکستی

    که دور چشم بد از توبه ی تو توبه پرست

    ز درد طعنه ی او گفتمش تو را چه زیان

    اگر درست بود توبه ی من ار بشکست

    جهانیان بشنیدند و آفرین کردند

    زهی نزاری قلّاشِ رندِ عاشقِ مست

    قلندری ام وشنگوَلی و خراباتی

    به زور، زهدی بر خود نمیتوانم بست

    بسا که در حقِ ما محتسب چو صبحِ نخست

    دروغ گفت ولیکن به راستی بنشست

    همان به است که انصاف خویشتن بدهم

    که بی جواز ره از باژخواه نتوان رست

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha