کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    عشق پیدا می کند تنها مرا

    یار بر در می زند عذرا مرا

    عقل کو تا از جنونم واخرد؟

    وارهاند زین همه سودا مرا

    عشق اگر سودا نکردی بر سرم

    عقل کی بگذاشتی تنها مرا

    مصلحت اندیش من در دست عشق

    کاشکی بگذاشتی حالا مرا

    عاقبت روزی ببیند در مراد

    چشم شب بیدار خون پالا مرا

    گوییا هر دم به دم در می کشند

    تیره شب های نهنگ آسا مرا

    صبر اگر بگریزد از من عیب نیست

    عشق می آرد به سر غوغا مرا

    عقل مسکین از جهان شد برکنار

    کاش بودی طاقت او را مرا

    تا کی از جور ملامت گر که کرد

    در میان انجمن رسوا مرا

    قسمت من بین و روزی رقیب

    روز عید او را، شب یلدا مرا

    با حبیبم گفته بوده ست آن لئیم

    بیش از این طاقت نماند اینجا مرا

    از درون شهر و درگاه حرم

    یا نزاری را برون بر یا مرا

    دشمنم را خود غرض این است و بس

    تا ز وامق افکند عذرا مرا

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha