کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    روز برف است بیایید و بیارید شراب

    تا بنوشیم به شکرانه ی این فتح الباب

    میر مجلس بنشین گو و به ساقی فرمای

    تا سبک رطل گران پیش من آرد به شتاب

    در چنین روز و جوارِ درِ نوروزِ شریف

    وقت فرصت مکن اهمال و غنیمت دریاب

    من نیارم کم یک هفته برون شد زین کنج

    که درون نعمت و ناز است وبرون برف و گِلاب

    گر میسر شودم عیش و طرب خواهم کرد

    تا معلق بود این خیمه ی بی تیر و طناب

    خلوت خویشتن آراسته می خواهم داشت

    به حریف و به ندیم و به شراب و به کباب

    مذهب ما نبود نسیه مگر نقد الوقت

    من نه آنم که سر آب ندانم ز سراب

    می حرام است به نزدیک فقیه آب حلال

    می نه هم آب زر است آخر و هم آتش ناب

    بر خلیل الله چون گشت ریاحین آتش

    باز بر قوم نجی الله طوفان شد آب

    نازکان را نبود مرتبه ی حرقت می

    ریسمان را نبود طاقت آهن در تاب

    در جهان گرچه خراب است چه نقصان آخر

    من چه هشیار و چه معمور و چه مست و چه خراب

    عاشقی چیست عذابی که درو راحت نیست

    دوستی چیست محیطی که بود بی پایاب

    راستی لطف سخن موجز و پر معنی راست

    بیشتر زین نتوان کرد در این باب اطناب

    مونسی ساقی و مجلس ز رقیبان خالی

    درد نوشی چو نزاری و امینی بوّاب

    مقطع شرط غزل ختم کنم بر مطلع

    روز برف است بیایید و بیارید شراب

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha