کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    می خور که بر اصحاب خرابات حلال است

    گو زهر خور آن کس که بر او نوش وبال است

    زان باده که گویی دمش از بوی بهشت است

    گر نیز به دوزخ بروم توبه محال است

    بسیار بکوشید خَضر تا که بدانست

    آخر که حیاتش هم از این آب زلال است

    از صحبت یاران دل افروز به نوروز

    غایب نتوان بود که هنگام وصال است

    آنچ از دم عیسی به روایت بشنیدیم

    دیدیم که در قافله ی باد شمال است

    عیبم مکن ای خام که افسرده نداند

    تا سوخته ی عشق بر آتش به چه حال است

    در گوشه ی محراب به تقوا بنشیند

    آن را که نظر بر خم ابروی هلال است

    از خانه برون آمدنم زهره نباشد

    در خلوتم آن روز که آن محض کمال است

    شوخی دگر از هر سر کویم که برآیم

    چادر بگشاید ز قیامت که جمال است

    روزی پدرم گفت برآنم که نزاری

    از مطرب و می توبه کند این چه خیال است

    معروف بود مردم دیوانه به توبه

    بر من به جویی هر چه حرام است و حلال است

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha