به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید
هزار جان گرامی فدای خاک درت
هزار یاد لبان دهان چون شکرت
ندانمت که کجا از کجا شریف تر است
موافق دلم آمد زپای تا به سرت
چه آفتابی کز هر طرف که برگذری
همی رود دل خلقی چو سایه بر اثرت
که شیر داد به شفقت فرشته یا حورت
که پرورید به مهر آفتاب یا قمرت
در آرزوی دمی ام که بینمت چه کنم
چو ره نمی دهدم بخت بی وفا به برت
بسوختیم و همین غصه میکشد مارا
که می رویم و نباشد ز حال ما خبرت
هنوز با همه درد دل از تو خشنودیم
اگر به جانب ما ملتفت بود نظرت
هزار شکر بگویم چه جای بیداریست
اگر به خواب ببینم زمانکی دگرت
مگر شبی آخر به روز دانم برد
به غربت ار بنمیرم بر آستان درت
ز کوی دوست برفتی نزاریا آری
برو ببین که چه آید به روی از این سفرت
شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.
کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.
توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.