کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    زمانه باز جوان کرد پیرزالِ جهان را

    بیار می که حیات از می است پیرو جوان را

    مگر تتبّعِ من می کند سحاب به نیسان

    که وقفِ طرفِ چمن کرد چشم ژاله فشان را

    ببین بساطِ بساتین ز گونه گونه ریاحین

    به چشم تجربه اعجوبهٔ زمین و زمان را

    به چشم بر سرِ گل می کند نثار لآلی

    صباح از آن صدفِ غنچه باز کرد دهان را

    شکیب چند کند بلبل اختیار ندارد

    اگر ز بی خبری فاش کرد رازِ نهان را

    به باغبان که رساند سلامِ من که اجازت

    نمی دهی که تفرّج کنند سرو روان را

    دل ضعیف من از هول بانگ رعد بترسد

    بیار و بر سر من کش سبک شراب گران را

    حکیم می کده از بهر اعتبار اطبّا

    به جام باده مداوا کند چنین خفقان را

    ز دست حور وشی حالیا به نقد خوش آید

    می و مشاهده ما را و نسیه اهل جنان را

    ز تیر طعنه چه ترسم چرا سجود نیارم

    کشیده تا بنِ گوش ابروانِ هم چو کمان را

    من التفات ندارم به اعتراضِ مقلّد

    که اعتبار نباشد مزخرفاتِ چنان را

    نزاریا سر دار آمده ست افسر مردان

    اگر نداری ای سر نگاه دار زبان را

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha