کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    من دلداده ندارم به غم عشق دوا
    چاره ی درد من خسته بجو بهر خدا
    من سودازده در عشق تو سرگردانم
    همچو زلف تو به گرد رخ تو، بی سر و پا
    زآنکه آمد ز غم عشق تو جانم بر لب
    قصّه حال دل خویش بگفتم به صبا
    گفتمش از من دلخسته به دلدار بگوی
    یک شبم از سر لطف از در کاشانه درآ
    من چنین واله و سرگشته و مشتاق به تو
    تو گریزان زمن خسته نگویی که چرا
    نظری کن به دو چشمم توبه حالم صنما
    که ز هجران تو چون زلف تو گشتم شیدا
    چون به خاک در تو تشنه به جانم چه کنم
    از سر لطف و کرامت نظری کن سوی ما
    به جفا تا به کی آخر دل ما بخراشی
    می نیابم ز سر کوی تو بویی ز وفا
    گرچه در کار جهان نیست وفا می دانم
    لیکن از یار بگو چند توان برد جفا

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha