کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    تو را قامت چو سرو بوستانست
    چو رویت کی گلی در گلستانست
    ز شوق آن رخ همچون گل تو
    ز دستانها به بستانها فغانست
    ز زلفین تو خرسندم به بویی
    که آرام روان خستگانست
    خبر داری که از درد فراقت
    سرشک دیده ام بر رخ روانست
    چرا داری مرا دور از بر خویش
    کزان کارم به کام دشمنانست
    چرا بر دشمنانت رحم باشد
    چرا جورت همه با دوستانست
    به فریاد دل مسکین ما رس
    که چشمت فتنه ی آخر زمانست
    حذر کن زان دو چشم و ابروانش
    که تیر غمزه ی او در کمانست
    به رخ بر بام چون ماهی تمامست
    به قد در بوستان سروی روانست
    پری روییست لیکن دارد این عیب
    که رویش از دو چشم ما نهانست
    جهان از بی وفایی عیب دارد
    وفاداری چه عیب اندر جهانست

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha