کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    به حکم آنکه مرا نیست در جهان یاری
    ز خویشتن بترم نیست در نظر باری
    مرا نه دل نه دلارام و نه رفیق و نه یار
    غمم بسیست ولی نیست هیچ غمخواری
    ز یار هست بسی بر دل ضعیفم بار
    ولی نمی دهدم یار بر درش باری
    به دوستی دل ما برد و قصد جانم کرد
    خدای را که، که دیدست ازین ستمکاری
    به خواریم همه عالم گواه حال شدند
    که نیست در همه عالم چو تو جگرخواری
    به طنز گفت که در کار عشق ما چونی
    چه بهترست مرا در جهان از این کاری
    که دید بلبل مستی چو من به باغ جهان
    که دید چون رخ خوب تو حسن گلزاری
    رسید ناله زارم به هرکه در عالم
    به گوش تو نرسیده فغان بیداری
    هزار بار بیازردم از غم هجران
    چه باشد ار بنوازی به وصل یکباری

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha