کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    دلم را درد و درمانی مرا تو مونس جانی
    من بیچاره را تا کی به درد دل برنجانی
    چو درد ما تو می دانی ز روی لطف جان پرور
    به سوی ما گذاری کن ز روی لطف پنهانی
    ز من پرسی که در هجران ما چونی بگویم چه
    چو حال زارم ای دلبر ز من بهتر تو می دانی
    منم دل خسته هجران طبیبم نیک می داند
    که درد بی دوایم را تو درمانی تو درمانی
    نگارینا جفاکاری مکن زین بیشتر بر من
    که ناگه همچو من روزی به درد عشق درمانی
    مرانم بیش ازین از در مکن نومیدم ای دلبر
    که در عالم کجا باشد چو من بگزیده جانی
    نکویی کن به هر حالی چو عمر از دست خواهد رفت
    که از بد کردنت آخر نباشد جز پشیمانی
    به چشمانت که از هجران نیاید خواب در چشمم
    شب دوشین نخوابیدم چو زلفت از پریشانی
    به نادانی مکن خوارم مجو زین بیش آزارم
    که چون من بنده جانی نیابی هیچ تا دانی

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha