کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    جانا چه باشد ار دل ما را دوا کنی
    رحمی به حال زار من بینوا کنی
    ای لعل تو چو آتش و روی تو همچو ماه
    باشد که از کرم گذری سوی ما کنی
    دادی هزار وعده به وصلم ز لطف خویش
    باشد کز آن هزار یکی را وفا کنی
    عمریست تا ز جور غمت خسته خاطرم
    با من بگو تو راست که تا کی جفا کنی
    تا کی در وصال ببندی به روی من
    تا کی به داغ هجر مرا مبتلا کنی
    بر دوستان خویش ستم می کنی چرا
    دایم تو کام دشمن ما را روا کنی
    ای دل تو تا به کی ننشینی ز جست و جوی
    بی شک جهان تو در سر این ماجرا کنی

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha