کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    چه شود گر فکند بر من مسکین نظری
    یا بپرسد ز دل سوخته خرمن خبری
    روز من تیره شد از جور فراقت صنما
    شب هجر تو همانا که ندارد سحری
    گر توانی که بجویی دلم امروز بجوی
    ورنه بسیار بجویی و نیابی اثری
    به قیامت ز لحد نعره زنان برخیزم
    چو سر خاک من ای دوست گذاری گذری
    گر به جان من بی دل دگری هست تو را
    من بیچاره به جای تو ندارم دگری
    جان ز من خواسته بودی صنما شرمت باد
    چون فرستم بر جانانه چنین مختصری
    به جهان ماه ندیدم که نهادست کلاه
    سرو هرگز نشنیدم که ببندد کمری
    قدمی بر سر بیمار نه ای جان و جهان
    تا به هر گام به پای تو فشانیم سری

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha