کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    تو مرا دردی و تو درمانی
    نور چشمی و راحت جانی
    من ندارم بجز تو در عالم
    هیچکس جان من تو می دانی
    جان به پای تو کردم از سر شوق
    تا به کی دست بر من افشانی
    تا دو دیده به زلف تو بستم
    نشدم خالی از پریشانی
    برده ای خواب و هوش و صبر و قرار
    از من ای دلپذیر تا دانی
    دل ببردی و قصد جان کردی
    نازنینا به چشم و پیشانی
    جان و دل در سر غمت کردم
    من مسکین ز روی نادانی
    تو ندانی غمم مگر روزی
    که به درد فراق درمانی
    آبرو برده ای مرا تا کی
    بر سر خاک راه بنشانی
    آتش عشق تو ز باد هوا
    شد فروزان نگار روحانی
    تو سبک روحی و لطیف و ظریف
    چون کنم بیش ازین گرانجانی
    تو خداوندی و جهان از جان
    بر درت هست بنده جانی
    من جهان در سر غمش کردم
    فارغ آن دلبر از جهانبانی

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha