جهان ملک خاتون
غزل ها
شمارهٔ ۱۳۴۶: تو مرا دردی و تو درمانی
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
تو مرا دردی و تو درمانی نور چشمی و راحت جانی من ندارم بجز تو در عالم هیچکس جان من تو می دانی جان به پای تو کردم از سر شوق تا به کی دست بر من افشانی تا دو دیده به زلف تو بستم نشدم خالی از پریشانی برده ای خواب و هوش و صبر و قرار از من ای دلپذیر تا دانی دل ببردی و قصد جان کردی نازنینا به چشم و پیشانی جان و دل در سر غمت کردم من مسکین ز روی نادانی تو ندانی غمم مگر روزی که به درد فراق درمانی آبرو برده ای مرا تا کی بر سر خاک راه بنشانی آتش عشق تو ز باد هوا شد فروزان نگار روحانی تو سبک روحی و لطیف و ظریف چون کنم بیش ازین گرانجانی تو خداوندی و جهان از جان بر درت هست بنده جانی من جهان در سر غمش کردم فارغ آن دلبر از جهانبانی جهان ملک خاتون