کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    به دردی دل گرفتارست باری
    که درمان نیستش جز وصل یاری
    طبیبانم دوا گفتند از آن لب
    که هست او نازنینی گلعذاری
    مگر درد دلم زان لب شود خوش
    که گل با شکّرش بودست کاری
    مسلمانان چه تدبیرم که نگرفت
    دو دست بخت من یک شب نگاری
    چه باشد گر چو سرو ناز روزی
    ز لطف خود کند بر ما گذاری
    مگر بر دیده مالم خاک پایت
    که بر دل دارم از هجران غباری
    به فریادم رس ای دلبر کزین بیش
    ندارم طاقت هجر تو باری
    جوابم داد کای بیچاره هیهات
    به وصلم تا که باشد بختیاری
    اگر بختم دهد یاری به وصلت
    جهان را نیز باشد بخت یاری

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha