به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

جهان ملک خاتون

جهان ملک خاتونغزل هاشمارهٔ ۸۲۸: گر زنم آهی بسوزم خرمنش

3490عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

گر زنم آهی بسوزم خرمنش
ای مسلمانان بگویید از منش
تا به حالم رحمتی آرد کنون
ورنه در عشقش بگیرم دامنش
چون بدیدم حسن رویش را به دل
گفتم الحمدی بدم پیرامنش
ای صبا گر سوی کنعان بگذری
نزدم آور بویی از پیراهنش
هم عنایت بودمی ای کاجکی
تا به دیده رفتمی من مأمنش
دست دل نگذارم از زلف دوتا
ای صبا من، تا نگردی ضامنش

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۸۲۷: صبحدم آورد بویی سویم از پیراهنش 2شمارهٔ ۸۲۸: گر زنم آهی بسوزم خرمنش 3شمارهٔ ۸۲۹: ز مهرویان بود گویا وفا خوش 4شمارهٔ ۸۳۰: در فراقت من نکردم خواب خوش 5شمارهٔ ۸۳۱: ای دل ما را به دردت حال خوش 6شمارهٔ ۸۳۲: بیا تا در برت گیرم چو جان خوش 7شمارهٔ ۸۳۳: چو خندد صبحدم گل در چمن خوش 8شمارهٔ ۸۳۴: بیا که دیده ی من دید دوش خوابی خو ...9شمارهٔ ۸۳۵: چرا کردی مرا از دل فراموش 10شمارهٔ ۸۳۶: گرم بوسی دهی از لعل پرنوش 11شمارهٔ ۸۳۷: به خوابش دیده ام زلف تو را دوش 12شمارهٔ ۸۳۸: گر شبی سوی من خسته دل افتد رایش 13شمارهٔ ۸۳۹: به جان آمد دل من از جفایش 14شمارهٔ ۸۴۰: بر ما گذر ار آرد در دیده کنم جایش 15شمارهٔ ۸۴۱: گر به جانی می فروشد وصل خویش 16شمارهٔ ۸۴۲: تو جوری می کنی بر من ز حد بیش 17شمارهٔ ۸۴۳: نگارینا مکن بر من ستم بیش 18شمارهٔ ۸۴۴: آسوده نیست خاطرم از روزگار خویش 19شمارهٔ ۸۴۵: دادم به دستت مسکین دل ریش 20شمارهٔ ۸۴۶: نکهت عنبرست یا بویش 21شمارهٔ ۸۴۷: ای به رخت نیاز من از حد و اندازه ...22شمارهٔ ۸۴۸: به غیر سوز و گدازیم چاره نیست چو ...23شمارهٔ ۸۴۹: در شب تاریک هجران زار و سوزانم چو ...24شمارهٔ ۸۵۰: دغدغه ی وصل تو چون برود از دماغ 25شمارهٔ ۸۵۱: مژده ای دادم صبا کامد گل خوش بو ب ...26شمارهٔ ۸۵۲: من نمی خواهم بجز روی تو باغ 27شمارهٔ ۸۵۳: دل برد دلبر و به دلم برنهاد داغ 28شمارهٔ ۸۵۴: قدّش صنوبریست روان در میان باغ 29شمارهٔ ۸۵۵: ای دل به گرد کعبه کوی تو در طواف 30شمارهٔ ۸۵۶: ما زان توئیم بی تکلّف 31شمارهٔ ۸۵۷: دلم از جان شده بر روی چو ماهت مشع ...32شمارهٔ ۸۵۸: ای که هستم من مهجور ز جانت مشتاق 33شمارهٔ ۸۵۹: چنان به وصل توأم از میان جان مشتا ...34شمارهٔ ۸۶۰: ما را ز حد برفت ز درد تو اشتیاق 35شمارهٔ ۸۶۱: بر لب آمد جان ما از اشتیاق 36شمارهٔ ۸۶۲: خون جگر خورم به جهان با غم فراق 37شمارهٔ ۸۶۳: پست طاقت طاق گشت از بار عشق 38شمارهٔ ۸۶۴: ای گل رویت بهارستان عشق 39شمارهٔ ۸۶۵: الغیاث از دست دل کِم کرد سرگردان ...40شمارهٔ ۸۶۶: به جان رسید دل من ز گردش افلاک 41شمارهٔ ۸۶۷: اگر ز دل کشم آهی به غم من غمناک 42شمارهٔ ۸۶۸: ندارم در غم عشقت ز کس باک 43شمارهٔ ۸۶۹: ای شرمسار روی تو خورشید بر فلک 44شمارهٔ ۸۷۰: ای برده رخت ز روی گل رنگ 45شمارهٔ ۸۷۱: دردی که مراست بر دل تنگ 46شمارهٔ ۸۷۲: عهد کردم که ازین پس ندهم دل به خی ...47شمارهٔ ۸۷۳: دل به زلفت داده ام ز آنم پریشانست ...48شمارهٔ ۸۷۴: به تلخی شب هجران و بامداد وصال 49شمارهٔ ۸۷۵: چو بودی گر وفا بودی در آن دل 50شمارهٔ ۸۷۶: رفتی و در غم تو بماندم فگار دل 51شمارهٔ ۸۷۷: من نمی یابم دوای درد دل 52شمارهٔ ۸۷۸: جهان خرّم و ما چنین تنگ دل 53شمارهٔ ۸۷۹: مراست از دو جهان مهر دوست حاصل دل 54شمارهٔ ۸۸۰: چون ندادم آن ستمگر کام دل 55شمارهٔ ۸۸۱: روی تو شد صبح جان زلف تو شد شام د ...56شمارهٔ ۸۸۲: آسان نمی شود شب وصلم به کام دل 57شمارهٔ ۸۸۳: من با خط و خال او تا آنکه ببستم د ...58شمارهٔ ۸۸۴: ای خیال روی تو سلطان دل 59شمارهٔ ۸۸۵: ای جهان تا کی بری فرمان دل 60شمارهٔ ۸۸۶: ز درد فراقت من خسته دل 61شمارهٔ ۸۸۷: ای دیده ی جان جهان در شست زلفت بس ...62شمارهٔ ۸۸۸: من فدا کردم سر اندر پای دل 63شمارهٔ ۸۸۹: دردم ز حد گذشت و ندارم دوای دل 64شمارهٔ ۸۹۰: تا چند حال ما را آشفته داری ای دل 65شمارهٔ ۸۹۱: بگو تا کی چنین دربندی ای دل 66شمارهٔ ۸۹۲: من بی دل چکنم پیش که گویم غم دل 67شمارهٔ ۸۹۳: تا جای گرفته ای تو در دل 68شمارهٔ ۸۹۴: مرا عشقت نه امروزست در دل 69شمارهٔ ۸۹۵: ای برده آتش رخ تو آب و رنگ گل 70شمارهٔ ۸۹۶: تا کی کنم ای دوست به درد تو تحمّل 71شمارهٔ ۸۹۷: آن مرغ که بود زیرکش نام 72شمارهٔ ۸۹۸: به زلف سرکش شوریده چون شام 73شمارهٔ ۸۹۹: برنمی آید مرا زان لعل جان افزای ک ...74شمارهٔ ۹۰۰: ای رخت همچو صبح و زلف چو شام 75شمارهٔ ۹۰۱: به چشم و ابروی شوخ ای دلارام 76شمارهٔ ۹۰۲: چه خوش باشد شراب وصل در جام 77شمارهٔ ۹۰۳: ای سرو ناز رسته دمی سوی ما خرام 78شمارهٔ ۹۰۴: نمی بیند دلم از یار خود کام 79شمارهٔ ۹۰۵: چون تو را گشتم ز جان و دل غلام 80شمارهٔ ۹۰۶: یک نظر گر می کنی بر حال ما، ما را ...81شمارهٔ ۹۰۷: قرار برد ز دل زلف بی قرار توأم 82شمارهٔ ۹۰۸: تا که من نرد وفا با رخ تو باخته ا ...83شمارهٔ ۹۰۹: سالها تا ز غم عشق رخت سوخته ام 84شمارهٔ ۹۱۰: من که با خاک درت خون دل آمیخته ام 85شمارهٔ ۹۱۱: دل به غم تو بسته ام و از همه خلق ...86شمارهٔ ۹۱۲: چون سر زلفش پریشان در جهان افتاده ...87شمارهٔ ۹۱۳: سالها در عشق تو خون خورده ام 88شمارهٔ ۹۱۴: تا سر کوی تو مأوا کرده ام 89شمارهٔ ۹۱۵: جان فدای راه عشقش کرده ام 90شمارهٔ ۹۱۶: آنکه در عالم ثنایش کرده ام 91شمارهٔ ۹۱۷: درد دلم را ز تو گرچه نهان کرده ام 92شمارهٔ ۹۱۸: نازنینا من ز جانت بنده ام 93شمارهٔ ۹۱۹: تا خیال آن بت بگزیده ام 94شمارهٔ ۹۲۰: ای خوشا وقت دل شوریده ام 95شمارهٔ ۹۲۱: من که عمری در جهان گردیده ام 96شمارهٔ ۹۲۲: ای خیال روی تو در دیده ام 97شمارهٔ ۹۲۳: خوابی خوش است اینکه شب دوش دیده ا ...98شمارهٔ ۹۲۴: باد صبا از من رسان نزد دلارامم سل ...99شمارهٔ ۹۲۵: من دلخسته در عشقت خرابم 100شمارهٔ ۹۲۶: به درد عشق تو درمان نیابم 101شمارهٔ ۹۲۷: بی روی تو نیست خورد و خوابم 102شمارهٔ ۹۲۸: دلا در باغ حسنش عندلیبم 103شمارهٔ ۹۲۹: در جوانی قدر خود نشناختم 104شمارهٔ ۹۳۰: هنوز از باده ی وصل تو مستم 105شمارهٔ ۹۳۱: دیده بگشادم و دل در سر زلفت بستم 106شمارهٔ ۹۳۲: ز عشقت تا ز خود بیگانه گشتم 107شمارهٔ ۹۳۳: به بوی زلف تو دیوانه گشتم 108شمارهٔ ۹۳۴: بتا تا مهر تو در بر گرفتم 109شمارهٔ ۹۳۵: آنکه هرگز نرود یک نفسی از یادم 110شمارهٔ ۹۳۶: تا دل به غم رخت نهادم 111شمارهٔ ۹۳۷: آفتاب رویش از مشرق برآمد صبحدم 112شمارهٔ ۹۳۸: نگار ماه روی سرو قدم 113شمارهٔ ۹۳۹: چرا گشتی چنین غافل ز دردم 114شمارهٔ ۹۴۰: ز حد بگذشت در عشق تو دردم 115شمارهٔ ۹۴۱: تا جهانست به سر گرد جهان می گردم 116شمارهٔ ۹۴۲: چو در عالم تویی درمان دردم 117شمارهٔ ۹۴۳: مدّتی تا ز غمت گرد جهان می گردم 118شمارهٔ ۹۴۴: هیچ دانی که جهان در سر و کارت کرد ...119شمارهٔ ۹۴۵: مهر روی خوب در جان باشدم 120شمارهٔ ۹۴۶: از سر سوز جگر بر در آن یار شدم 121شمارهٔ ۹۴۷: دلم همچون سر زلفست در هم 122شمارهٔ ۹۴۸: به جان رسید مرا جان نازنین از غم 123شمارهٔ ۹۴۹: خیالش دوش ناگه در ربودم 124شمارهٔ ۹۵۰: دو زلف سرکشش پرتاب دیدم 125شمارهٔ ۹۵۱: از آن زمان که من آن روی چون قمر د ...126شمارهٔ ۹۵۲: دوش رویش به خواب می دیدم 127شمارهٔ ۹۵۳: بیمست که از دست تو فریاد برآرم 128شمارهٔ ۹۵۴: من امشب با سر زلفش سر و کاری عجب ...129شمارهٔ ۹۵۵: باد صبا خدا را بگذر سوی نگارم 130شمارهٔ ۹۵۶: نگارا از فراقت سخت زارم 131شمارهٔ ۹۵۷: تو می دانی که جز تو کس ندارم 132شمارهٔ ۹۵۸: ز هجر روی تو یارا به کام اغیارم 133شمارهٔ ۹۵۹: در حسرت روی آن نگارم 134شمارهٔ ۹۶۰: من به لطفت امید می دارم 135شمارهٔ ۹۶۱: از شب هجر تو ای دوست شکایت دارم 136شمارهٔ ۹۶۲: دلبرا آرزوی دیدن رویت دارم 137شمارهٔ ۹۶۳: نگاری چابک و دلبند دارم 138شمارهٔ ۹۶۴: دلا من آرزوی یار دارم 139شمارهٔ ۹۶۵: امشب سر وصل یار دارم 140شمارهٔ ۹۶۶: نه در عالم کسی غمخوار دارم 141شمارهٔ ۹۶۷: مهر رویش میان جان دارم 142شمارهٔ ۹۶۸: چه دهم شرح که از غصّه چه بر جان د ...143شمارهٔ ۹۶۹: باز در سر هوس روی نگاری دارم 144شمارهٔ ۹۷۰: من به بوی سر زلفت نگرانی دارم 145شمارهٔ ۹۷۱: بیا کز درد دوری بی قرارم 146شمارهٔ ۹۷۲: در عشق تو جز رنگ رخ زرد ندارم 147شمارهٔ ۹۷۳: ای دوست نظر کن ز سر لطف به کارم 148شمارهٔ ۹۷۴: به عالم غیر تو دلبر ندارم 149شمارهٔ ۹۷۵: به دوران وصالت غم ندارم 150شمارهٔ ۹۷۶: دلا صبر از رخ جانان ندارم 151شمارهٔ ۹۷۷: ندارم بی تو برگ جان ندارم 152شمارهٔ ۹۷۸: به عالم غیر تو یاری ندارم 153شمارهٔ ۹۷۹: منم کاندر جهان یاری ندارم 154شمارهٔ ۹۸۰: صبا بگذر شبی در کوی یارم 155شمارهٔ ۹۸۱: چشم بینایی بده تا روی جانان بنگرم 156شمارهٔ ۹۸۲: جانا ز دست عشق تو فرسوده خاطرم 157شمارهٔ ۹۸۳: گر من ز دست هجر تو آهی برآورم 158شمارهٔ ۹۸۴: تا روی همچو ماه تو رفت از برابرم 159شمارهٔ ۹۸۵: تا من از صحبت تو مهجورم 160شمارهٔ ۹۸۶: بیا جانا که جانت را بمیرم 161شمارهٔ ۹۸۷: مگر لطف تو باشد دستگیرم 162شمارهٔ ۹۸۸: به لطف ای دوست باری دست گیرم 163شمارهٔ ۹۸۹: بر نور شمع رویت پروانه ی حقیرم 164شمارهٔ ۹۹۰: بیا ای سرو ناز من روان تا در برت ...165شمارهٔ ۹۹۱: بگفتی هم شبی جانا نظر بر حالت اند ...166شمارهٔ ۹۹۲: مدّتی تا به غم حال جهان می سازم 167شمارهٔ ۹۹۳: خداوندا بده عمری درازم 168شمارهٔ ۹۹۴: لب تشنه لعل توأم آبی مگر ارزم 169شمارهٔ ۹۹۵: ز دیده خون دل تا چند ریزم 170شمارهٔ ۹۹۶: مرا در دل همی آمد که با عشقت نیام ...171شمارهٔ ۹۹۷: نیست بر دولت وصل تو شبی دست رسم 172شمارهٔ ۹۹۸: چنین بی یار و دل تا چند باشم 173شمارهٔ ۹۹۹: اگر با دولتت پاینده باشم 174شمارهٔ ۱۰۰۰: تو شمعی و منت پروانه باشم 175شمارهٔ ۱۰۰۱: سرو قد تو رسته روان بر کنار چشم 176شمارهٔ ۱۰۰۲: صد ازین جور و جفا گر ز برای تو ک ...177شمارهٔ ۱۰۰۳: من اندر کار عشقش چند کوشم 178شمارهٔ ۱۰۰۴: دوش می رفت دوش بر دوشم 179شمارهٔ ۱۰۰۵: تا چند زنی تیغ جفا بر دل ریشم 180شمارهٔ ۱۰۰۶: ز زلفت بو نمی یابد دماغم 181شمارهٔ ۱۰۰۷: ز گل با روی تو باشد فراغم 182شمارهٔ ۱۰۰۸: ای شده غم یار من، من شده ام یار ...183شمارهٔ ۱۰۰۹: همی پرسی که چونی در فراقم 184شمارهٔ ۱۰۱۰: کنون عمری که سرگردان عشقم 185شمارهٔ ۱۰۱۱: بس بگردید و بس بگردد هم 186شمارهٔ ۱۰۱۲: چو من آشفته آن زلف و خالم 187شمارهٔ ۱۰۱۳: بگرفت ز دست غم ملالم 188شمارهٔ ۱۰۱۴: عمریست تا من از جان حیران آن جما ...189شمارهٔ ۱۰۱۵: چرایی این چنین فارغ ز حالم 190شمارهٔ ۱۰۱۶: آخر نظری فکن به حالم 191شمارهٔ ۱۰۱۷: چون سر زلف تو ای دوست پریشان حال ...192شمارهٔ ۱۰۱۸: تا هست نظر بدان جمالم 193شمارهٔ ۱۰۱۹: ای سر زلف تو پناه دلم 194شمارهٔ ۱۰۲۰: تا کی زنی ز تیغ جفا نیش بر دلم 195شمارهٔ ۱۰۲۱: چو بلبل در هوای گلستانم 196شمارهٔ ۱۰۲۲: تا هست به عشق تو توانم 197شمارهٔ ۱۰۲۳: من ز هجران تو سرگشته و سرگردانم 198شمارهٔ ۱۰۲۴: اگرچه سوخت در غم استخوانم 199شمارهٔ ۱۰۲۵: بلبل صفت از عشق تو فریاد زنانم 200شمارهٔ ۱۰۲۶: من تو را یار خویش می دانم 201شمارهٔ ۱۰۲۷: ز سوز عشق رخت آتشیست در جانم 202شمارهٔ ۱۰۲۸: بر آب دیده چون سروش نشانم 203شمارهٔ ۱۰۲۹: در جمال رخ تو حیرانم 204شمارهٔ ۱۰۳۰: فریاد که از دست تو فریاد زنانم 205شمارهٔ ۱۰۳۱: از دست غم عشق تو فریاد کنانم 206شمارهٔ ۱۰۳۲: ناتوانم به غم عشق تو و نتوانم 207شمارهٔ ۱۰۳۳: بی رخ چون خورت ای جان به لب آمد ...208شمارهٔ ۱۰۳۴: من راز غم عشق تو گفتن نتوانم 209شمارهٔ ۱۰۳۵: عمریست تا چو پرگار سرگشته در جها ...210شمارهٔ ۱۰۳۶: پشتم ز فراق شد خم 211شمارهٔ ۱۰۳۷: در سرم هست که سر در سر کار تو کن ...212شمارهٔ ۱۰۳۸: من دیده با خیال تو برهم نمی زنم 213شمارهٔ ۱۰۳۹: گر خرامی پیش ما در دیدگان جایت ک ...214شمارهٔ ۱۰۴۰: گفتم که یک شبی سوی جانان گذر کنم 215شمارهٔ ۱۰۴۱: بخت اگر یاری دهد یارش کنم 216شمارهٔ ۱۰۴۲: پیش رویش جان و دل قربان کنم 217شمارهٔ ۱۰۴۳: گفته بودی از لبت درمان کنم 218شمارهٔ ۱۰۴۴: تا به کی درد غمت پنهان کنم 219شمارهٔ ۱۰۴۵: درد ما را با غمت چون نیست درمان ...220شمارهٔ ۱۰۴۶: دل ز تنهایی به جان آمد ندانم چون ...221شمارهٔ ۱۰۴۷: تا به چند این دیده را در هجر تو ...222شمارهٔ ۱۰۴۸: جز غم چو نیست حاصل ایام چون کنم 223شمارهٔ ۱۰۴۹: تا به کی دل را ز درد عشق تو پر خ ...224شمارهٔ ۱۰۵۰: شب وصال میسّر نمی شود چه کنم 225شمارهٔ ۱۰۵۱: بی رخت صبر از این بیش ندارم چه ک ...226شمارهٔ ۱۰۵۲: من مسکین به جهان یار ندارم چه کن ...227شمارهٔ ۱۰۵۳: بگو که با غم هجران روی او چه کنم 228شمارهٔ ۱۰۵۴: بر سر کوی تو افغان چه کنم گر نکن ...229شمارهٔ ۱۰۵۵: بیا که بی رخ خوبت نظر به کس نکنم 230شمارهٔ ۱۰۵۶: با تو تا جان باشدم یاری کنم 231شمارهٔ ۱۰۵۷: با درد دلپذیر تو درمان چه می کنم 232شمارهٔ ۱۰۵۸: با دو چشمت عشق بازی می کنم 233شمارهٔ ۱۰۵۹: من چو بلبل ناله های صبحگاهی می ک ...234شمارهٔ ۱۰۶۰: گفتم که عهد یار جفاجوی بشکنم 235شمارهٔ ۱۰۶۱: پرسی ز من که چونی ای دوست بی تو ...236شمارهٔ ۱۰۶۲: در این جهان دل خود را شکسته می ب ...237شمارهٔ ۱۰۶۳: شدم به طرف گلستان که تا گلی چینم 238شمارهٔ ۱۰۶۴: نه بخت آنکه شبی با تو روبرو بنشی ...239شمارهٔ ۱۰۶۵: نه یاریی دهدم بخت تا رخت بینم 240شمارهٔ ۱۰۶۶: نام تو قوّت دل و دینم 241شمارهٔ ۱۰۶۷: من دولت وصالش از بی نیاز خواهم 242شمارهٔ ۱۰۶۸: با درد عشقت درمان نخواهم 243شمارهٔ ۱۰۶۹: اگر نه وصل تو باشد جهان نمی خواه ...244شمارهٔ ۱۰۷۰: شبت خوش باد همچون روز خرّم 245شمارهٔ ۱۰۷۱: دیگر هوای عشق تو در سرگرفته ایم 246شمارهٔ ۱۰۷۲: نگارا ز هجر تو دل خسته ایم 247شمارهٔ ۱۰۷۳: چو لاله پر از خون دل خسته ایم 248شمارهٔ ۱۰۷۴: شبهاست کز خیال رخ تو نخفته ایم 249شمارهٔ ۱۰۷۵: دور از تو دلبرا چه جفاها کشیده ا ...250شمارهٔ ۱۰۷۶: روی بنمای که پیشت به نیاز آمده ا ...251شمارهٔ ۱۰۷۷: دیده دیدن رویت ز خدا می طلبیم 252شمارهٔ ۱۰۷۸: قدر روز وصل تو نشناختیم 253شمارهٔ ۱۰۷۹: ما بی رخ تو دیده ز عالم بدوختیم 254شمارهٔ ۱۰۸۰: تا دیده و دل در سر زلفین تو بستی ...255شمارهٔ ۱۰۸۱: ما تو را دلدار خود پنداشتیم 256شمارهٔ ۱۰۸۲: از مادر دهر تا بزادیم 257شمارهٔ ۱۰۸۳: در سر کوی غمت دل به جفا بنهادیم 258شمارهٔ ۱۰۸۴: بسیار در فراق تو زنهارها زدیم 259شمارهٔ ۱۰۸۵: در درد بمردیم و به درمان نرسیدیم 260شمارهٔ ۱۰۸۶: یاد باد آنکه عزیزان همه با هم بو ...261شمارهٔ ۱۰۸۷: بر در لطف تو نیاز آریم 262شمارهٔ ۱۰۸۸: ما در دو جهان جز دلکی ریش نداریم 263شمارهٔ ۱۰۸۹: گفتم به دل که ای دل دانی که در چ ...264شمارهٔ ۱۰۹۰: جز درگه تو راه به جایی نمی بریم 265شمارهٔ ۱۰۹۱: با سرو قد تو عشق بازیم 266شمارهٔ ۱۰۹۲: تا به کی در غم عشق تو چنین درساز ...267شمارهٔ ۱۰۹۳: دلا تا کی به درد او بسازیم 268شمارهٔ ۱۰۹۴: بگو تا چند خون دل به غم در ساغر ...269شمارهٔ ۱۰۹۵: صبا رسید و رسانید بوی یار قدیم 270شمارهٔ ۱۰۹۶: گر نسیم کوی او دارد مسلمانان نسی ...271شمارهٔ ۱۰۹۷: چون صبا از زلف یارم هر سحر آرد ن ...272شمارهٔ ۱۰۹۸: ما خود ز که ایم و از کدامیم 273شمارهٔ ۱۰۹۹: ما ندانیم که کشتی غمت را رانیم 274شمارهٔ ۱۱۰۰: چه دردست این که درمانش ندانیم 275شمارهٔ ۱۱۰۱: چون تو طبیب دردی درد تو با که گو ...276شمارهٔ ۱۱۰۲: درد دل خویش با که گویم 277شمارهٔ ۱۱۰۳: در راه عشق روی تو ما بی خبر رویم 278شمارهٔ ۱۱۰۴: دل را به بوی وصل تو دادیم و می ر ...279شمارهٔ ۱۱۰۵: یارب که تو بگشای در بسته به رویم 280شمارهٔ ۱۱۰۶: تا به چند از رخ زیبای تو مهجور ش ...281شمارهٔ ۱۱۰۷: پیش چوگان جفایت صنما چون گویم 282شمارهٔ ۱۱۰۸: از وصل دری گشا به رویم 283شمارهٔ ۱۱۰۹: بهار آمد بیا تا خوش برآییم 284شمارهٔ ۱۱۱۰: چو با مهر رخ او آشناییم 285شمارهٔ ۱۱۱۱: سرگشته در این عرصه ایام چو ماییم 286شمارهٔ ۱۱۱۲: نگارا از تو دور آخر چراییم 287شمارهٔ ۱۱۱۳: در بادیه هجر تو سرگشته چو گوییم 288شمارهٔ ۱۱۱۴: به جان آمد دل از هجر حبیبان 289شمارهٔ ۱۱۱۵: از درد منال ای دل چون نیست تو را ...290شمارهٔ ۱۱۱۶: به خدایی که جز او نیست خداوند جه ...291شمارهٔ ۱۱۱۷: تویی لیلی تویی لیلی تویی درد مرا ...292شمارهٔ ۱۱۱۸: بی کنارت در میان خونم این نازک م ...293شمارهٔ ۱۱۱۹: بار هجرت بر دلم باریست باری بس گ ...294شمارهٔ ۱۱۲۰: صبا برو تو پیامی ز من به یار رسا ...295شمارهٔ ۱۱۲۱: ای صبا نیست به عالم چو قدش سرو ر ...296شمارهٔ ۱۱۲۲: قدم نه شاه باز ما دمی در کوی درو ...297شمارهٔ ۱۱۲۳: ای سخت گمان سست پیمان 298شمارهٔ ۱۱۲۴: چشم و ابرویی که او دارد که دارد ...299شمارهٔ ۱۱۲۵: سری دارم فدای پای جانان 300شمارهٔ ۱۱۲۶: صبا شاد آمدی از کوی جانان 301شمارهٔ ۱۱۲۷: ز باد بهاری جهان شد جوان 302شمارهٔ ۱۱۲۸: چون جهانی را تویی روح و روان 303شمارهٔ ۱۱۲۹: در چمن تا قد آن سرو روانست روان 304شمارهٔ ۱۱۳۰: جان شیرینم تویی دانی که شیرینست ...305شمارهٔ ۱۱۳۱: چو زلف دوست برآشفت روزگار جهان 306شمارهٔ ۱۱۳۲: ای دل غمگین مدار چشم وفا از جهان 307شمارهٔ ۱۱۳۳: ای رخ مهوشت به کام جهان 308شمارهٔ ۱۱۳۴: مکن تو روی چو خورشید خود ز ما پن ...309شمارهٔ ۱۱۳۵: شبی چو زلف سیاهت دراز و بی پایان 310شمارهٔ ۱۱۳۶: بس روز به عشق تو بریدیم بیابان 311شمارهٔ ۱۱۳۷: دلم بگرفت از تنها نشستن 312شمارهٔ ۱۱۳۸: مهر روی آن بت سیمین بدن 313شمارهٔ ۱۱۳۹: تا به کی جان و جهان در سر کارت ک ...314شمارهٔ ۱۱۴۰: روی او را کجا توان دیدن 315شمارهٔ ۱۱۴۱: دل به جان آمد از عنا دیدن 316شمارهٔ ۱۱۴۲: ای دیده نمی شاید بی دوست جهان دی ...317شمارهٔ ۱۱۴۳: به باغ شد دل من صبحدم به گل چیدن 318شمارهٔ ۱۱۴۴: از دستت ای قلم من خواهم به جان ر ...319شمارهٔ ۱۱۴۵: چه خوش بود به چمن در صبوح گل چید ...320شمارهٔ ۱۱۴۶: باد نوروزی برآمد خیمه بر گلزار ز ...321شمارهٔ ۱۱۴۷: بیا و دیده جانم به وصل بینا کن 322شمارهٔ ۱۱۴۸: بیا ای سرو جان من کنار چشم ما جا ...323شمارهٔ ۱۱۴۹: نگارا رحمتی بر حال ما کن 324شمارهٔ ۱۱۵۰: دل ضعیف مرا در دو زلف خود جا کن 325شمارهٔ ۱۱۵۱: ز لطفت یک نظر در حال ما کن 326شمارهٔ ۱۱۵۲: سهی سروا گذاری سوی ما کن 327شمارهٔ ۱۱۵۳: بیا دردم به وصل خود دوا کن 328شمارهٔ ۱۱۵۴: درد دل ما را ز کرم باز دوا کن 329شمارهٔ ۱۱۵۵: ای نور دیده یک شبی ما را ز وصلت ...330شمارهٔ ۱۱۵۶: از شب وصلت دل ما شاد کن 331شمارهٔ ۱۱۵۷: خداوندا به حال ما نظر کن 332شمارهٔ ۱۱۵۸: نگارا بر من مسکین نظر کن 333شمارهٔ ۱۱۵۹: دمی در کوی درویشان گذر کن 334شمارهٔ ۱۱۶۰: یک لحظه به سوی ما گذر کن 335شمارهٔ ۱۱۶۱: این خراب آباد دل معمور کن 336شمارهٔ ۱۱۶۲: برآ به بام و رخت همچو شمع خاور ک ...337شمارهٔ ۱۱۶۳: تا به کی این در زنم در باز کن 338شمارهٔ ۱۱۶۴: مه رویت درخشان کن دو زلفت را پری ...339شمارهٔ ۱۱۶۵: ای سرو سهی قد به سوی ما گذری کن 340شمارهٔ ۱۱۶۶: دل سرگشته ی حیران برو ترک مناهی ...341شمارهٔ ۱۱۶۷: به دل گفتم برو شست دو زلفش را پن ...342شمارهٔ ۱۱۶۸: نشین به تخت دل ما و پادشاهی کن 343شمارهٔ ۱۱۶۹: خلاف عادت معهود را وفایی کن 344شمارهٔ ۱۱۷۰: مویت به آفتاب رخ ای جان رها مکن 345شمارهٔ ۱۱۷۱: زین بیشتر چون زلف خود خاطر پریشا ...346شمارهٔ ۱۱۷۲: ای نگارین زلف شبرنگت به گل پرچین ...347شمارهٔ ۱۱۷۳: ای دل ای دل بیش ازین در عشق نادا ...348شمارهٔ ۱۱۷۴: ای عزیز من ستمکاری مکن 349شمارهٔ ۱۱۷۵: ای عارض زیبای تو نازک تر از برگ ...350شمارهٔ ۱۱۷۶: ای به بالا سرو نازی ای به رخ همچ ...351شمارهٔ ۱۱۷۷: صبح وصال کی دمد زین شب لاجورد من 352شمارهٔ ۱۱۷۸: آن خوشدلی کجا شد و آن روزگار من 353شمارهٔ ۱۱۷۹: زمانه تا به کی آخر جفا کند بر من 354شمارهٔ ۱۱۸۰: ای دو چشمت مایه درمان من 355شمارهٔ ۱۱۸۱: مکن تو روی چو خورشید خود نهان از ...356شمارهٔ ۱۱۸۲: قد تو سرو ناز من هجر تو جان گداز ...357شمارهٔ ۱۱۸۳: ای بار غم تو بر دل من 358شمارهٔ ۱۱۸۴: تا به کی در پا کشد زلفت دل مسکین ...359شمارهٔ ۱۱۸۵: آه از ستم زمانه ی دون 360شمارهٔ ۱۱۸۶: ای بت سنگین دل سیمین بدن 361شمارهٔ ۱۱۸۷: بگشای چشم مرحمت و حال ما ببین 362شمارهٔ ۱۱۸۸: هجران آن صنم گلعذار بین 363شمارهٔ ۱۱۸۹: تا به کی مسکین دلم باشد ز هجرانت ...364شمارهٔ ۱۱۹۰: بگشای در رحمت بر روی من مسکین 365شمارهٔ ۱۱۹۱: بلبل شوریده زندان بر نتابد بیش ا ...366شمارهٔ ۱۱۹۲: ای به قد چون سرو نازی صد هزاران ...367شمارهٔ ۱۱۹۳: جان بدادم در فراق روی او 368شمارهٔ ۱۱۹۴: ای دو دیده چون کنم درمان ندارد د ...369شمارهٔ ۱۱۹۵: گر کشم بار کسی هم بار تو 370شمارهٔ ۱۱۹۶: ای مرا هم دل تو هم دلدار تو 371شمارهٔ ۱۱۹۷: ندارم دل که دل بردارم از تو 372شمارهٔ ۱۱۹۸: صبا باز آ که در مان دارم از تو 373شمارهٔ ۱۱۹۹: نگارینا دل پر دردم از تو 374شمارهٔ ۱۲۰۰: ای به ناکام دلم خسته و مهجور از ...375شمارهٔ ۱۲۰۱: تا به کی باشد دلم در دام تو 376شمارهٔ ۱۲۰۲: جانان کدام دل که نگشتست رام تو 377شمارهٔ ۱۲۰۳: آمد دل ضعیف من اندر پناه تو 378شمارهٔ ۱۲۰۴: ای دل به درد عشق ندارم دوای تو 379شمارهٔ ۱۲۰۵: گشتم از جان بنده بالای تو 380شمارهٔ ۱۲۰۶: جانم به لب رسید ز جور و جفای تو 381شمارهٔ ۱۲۰۷: ای دلم در لعل شکّرخای تو 382شمارهٔ ۱۲۰۸: ما را شکایتیست ز دست جفای تو 383شمارهٔ ۱۲۰۹: ای دیده ی بخت جهان در آرزوی روی ...384شمارهٔ ۱۲۱۰: باد صبا جان می دهد در آرزوی روی ...385شمارهٔ ۱۲۱۱: بردی دل من به چشم و ابرو 386شمارهٔ ۱۲۱۲: من ندیدم ای دل سرگشته جز بیداد ا ...387شمارهٔ ۱۲۱۳: ای که دل دارد بسی بر روی جانان آ ...388شمارهٔ ۱۲۱۴: گفته بودم یار گیرم یار کو 389شمارهٔ ۱۲۱۵: دلبرا لذّت جوانی کو 390شمارهٔ ۱۲۱۶: ای صبا حال دل من بر دلدار بگو 391شمارهٔ ۱۲۱۷: صبا تو حال دل خسته با نگار بگو 392شمارهٔ ۱۲۱۸: ای صبا قصّه ی دردم بر دلدار بگو 393شمارهٔ ۱۲۱۹: ای صبا گرزان نگار ما خبر داری بگ ...394شمارهٔ ۱۲۲۰: خردم گفت برو ای دل دیوانه برو 395شمارهٔ ۱۲۲۱: تا مرا شد سایه زلفت پناه 396شمارهٔ ۱۲۲۲: ای سودا دیده ام روی چو ماه 397شمارهٔ ۱۲۲۳: آن دیده بین که چون به جفا می کند ...398شمارهٔ ۱۲۲۴: تشنه درد فراقت منم ای جان در ده 399شمارهٔ ۱۲۲۵: ای غمت در جان ما جا ساخته 400شمارهٔ ۱۲۲۶: ای در شکنج زلف تو مرغ دلم جا ساخ ...401شمارهٔ ۱۲۲۷: گر کند میل جفا دلبر من گویم چه 402شمارهٔ ۱۲۲۸: ای مرا از یاد خود بگذاشته 403شمارهٔ ۱۲۲۹: نگران خم ابروی توام پیوسته 404شمارهٔ ۱۲۳۰: پیش قد تو سهی سرو ز پا افتاده 405شمارهٔ ۱۲۳۱: آتش مهر توأم در دل و جان افتاده 406شمارهٔ ۱۲۳۲: جان در غم فراقت دل بر بلا نهاده 407شمارهٔ ۱۲۳۳: ای ما جهان و جان را بر باد عشق د ...408شمارهٔ ۱۲۳۴: ماهتابی هست و ابرش دست پیرامن زد ...409شمارهٔ ۱۲۳۵: تا غمت همچو الف در دل ما جا کرده 410شمارهٔ ۱۲۳۶: ای سلاطین جهان پیش رخت بنده شده 411شمارهٔ ۱۲۳۷: به بوی زلف خودم دلبرا به باد مده 412شمارهٔ ۱۲۳۸: بنفشه چون سر زلف بتان سر افکنده 413شمارهٔ ۱۲۳۹: تو را لبیست نگارا چو غنچه پرخنده 414شمارهٔ ۱۲۴۰: این دل محنت و بلا دیده 415شمارهٔ ۱۲۴۱: ای خیال رخ تو در دیده 416شمارهٔ ۱۲۴۲: آه از این روزگار گردیده 417شمارهٔ ۱۲۴۳: دل من از غم تو گرد جهان گردیده 418شمارهٔ ۱۲۴۴: ای مثل چشم مستت چشم فلک ندیده 419شمارهٔ ۱۲۴۵: گفتم که میارید ز بازار بنفشه 420شمارهٔ ۱۲۴۶: عالم همه خوش بوی شد از بوی بنفشه 421شمارهٔ ۱۲۴۷: در سر مرا ز عشقش سودا بود همیشه 422شمارهٔ ۱۲۴۸: فریاد ز جور این زمانه 423شمارهٔ ۱۲۴۹: دو دیده بر سر راهت نهاده ام بازآ ...424شمارهٔ ۱۲۵۰: آن چه زلفست آن که باز از قهر تاب ...425شمارهٔ ۱۲۵۱: بازم از سودای زلفت مست و شیدا کر ...426شمارهٔ ۱۲۵۲: یکباره عهد یار فراموش کرده ای 427شمارهٔ ۱۲۵۳: تا کی دلا به دام غمش اوفتاده ای 428شمارهٔ ۱۲۵۴: جانا چه کرده ایم که از ما بریده ...429شمارهٔ ۱۲۵۵: عاشقانت را دگر در جست و جو آورده ...430شمارهٔ ۱۲۵۶: از جان وصل خویش فرستم نواله ای 431شمارهٔ ۱۲۵۷: ای در غم عشق تو من در هر دهن افس ...432شمارهٔ ۱۲۵۸: مرغ دلم به زلف تو تا ساخت خانه ا ...433شمارهٔ ۱۲۵۹: بیا که بی تو ندارد دل من اسبابی 434شمارهٔ ۱۲۶۰: تو که خورشید جهانی به جهان می تا ...435شمارهٔ ۱۲۶۱: گرفت از رشک رویت ماه تابی 436شمارهٔ ۱۲۶۲: دلا این عشق بازی تا به کی بی 437شمارهٔ ۱۲۶۳: زان لعل لبم بده زکاتی 438شمارهٔ ۱۲۶۴: ای دل ز شراب عشق مستی 439شمارهٔ ۱۲۶۵: تا که مهر مهرم از درج وفا برداشت ...440شمارهٔ ۱۲۶۶: من ندارم بی رخت از زندگانی راحتی 441شمارهٔ ۱۲۶۷: چه کردم تا زمن دل برگرفتی 442شمارهٔ ۱۲۶۸: ای مسلمانان خدا را همّتی 443شمارهٔ ۱۲۶۹: دارم به لطف عام تو چشم عنایتی 444شمارهٔ ۱۲۷۰: گفتم ز جور دوست بگویم حکایتی 445شمارهٔ ۱۲۷۱: دردا که نیست روز غمت را نهایتی 446شمارهٔ ۱۲۷۲: به رخ چون ماه تابانی به قد چون س ...447شمارهٔ ۱۲۷۳: ز کوی دوست آمد شاد بادی 448شمارهٔ ۱۲۷۴: دلا در عشق بازی نیک مردی 449شمارهٔ ۱۲۷۵: گر مرا با درد عشقت چاره بودی خوش ...450شمارهٔ ۱۲۷۶: یک شب به لطف از درما درنیامدی 451شمارهٔ ۱۲۷۷: تا کی ای دیده دل اندر رخ جانان ب ...452شمارهٔ ۱۲۷۸: گهی بزم طرب را ساختندی 453شمارهٔ ۱۲۷۹: دلا خود را به مه رویی چه بندی 454شمارهٔ ۱۲۸۰: بگو چگونه دهم شرح آرزومندی 455شمارهٔ ۱۲۸۱: گلبن وصل ز باغ دل ما برکندی 456شمارهٔ ۱۲۸۲: چه جرم رفت که یکباره مهر ببریدی 457شمارهٔ ۱۲۸۳: گر شبی روی چو ماه تو دو چشمم دید ...458شمارهٔ ۱۲۸۴: به حکم آنکه مرا نیست در جهان یار ...459شمارهٔ ۱۲۸۵: مگر با ما سر یاری نداری 460شمارهٔ ۱۲۸۶: ای که ز دولت و اقبال تو برخوردار ...461شمارهٔ ۱۲۸۷: صبا اگر به سر کوی او گذر داری 462شمارهٔ ۱۲۸۸: دلم ز دست ببردی و جان به سر باری 463شمارهٔ ۱۲۸۹: بگو تا کی دلم را تنگ داری 464شمارهٔ ۱۲۹۰: چرا بی جرم با ما جنگ داری 465شمارهٔ ۱۲۹۱: نگارینا ز نامم ننگ داری 466شمارهٔ ۱۲۹۲: چه باشد ار ز من خسته دل تو یاد آ ...467شمارهٔ ۱۲۹۳: دلم ببردی و دانم که قصد جان داری 468شمارهٔ ۱۲۹۴: صبا بازآ که درمانم تو داری 469شمارهٔ ۱۲۹۵: چون چشم بد از روی خودم دور چه دا ...470شمارهٔ ۱۲۹۶: ای دل به سر کویش رو گر هوسی داری 471شمارهٔ ۱۲۹۷: ای دل به درد عشقش دانم دوا نداری 472شمارهٔ ۱۲۹۸: نگارا رسم دلداری نداری 473شمارهٔ ۱۲۹۹: گرم بودی به وصلت اختیاری 474شمارهٔ ۱۳۰۰: دلا تا کی چنین در زیر باری 475شمارهٔ ۱۳۰۱: چه خوش بادیست باد نوبهاری 476شمارهٔ ۱۳۰۲: که دارد در دو عالم چون تو یاری 477شمارهٔ ۱۳۰۳: که را باشد به عالم چون تو یاری 478شمارهٔ ۱۳۰۴: حاش لله که مرا جز تو بود دلداری 479شمارهٔ ۱۳۰۵: به دردی دل گرفتارست باری 480شمارهٔ ۱۳۰۶: نیست یاری به جهان مثل تو کس دلدا ...481شمارهٔ ۱۳۰۷: به امیدی که برآید مه رویت سحری 482شمارهٔ ۱۳۰۸: چه باشد ار به من خسته دل کنی نظر ...483شمارهٔ ۱۳۰۹: چه شود گر فکند بر من مسکین نظری 484شمارهٔ ۱۳۱۰: الهی تو بگشا به لطفت دری 485شمارهٔ ۱۳۱۱: که را طاقت بود بر درد دوری 486شمارهٔ ۱۳۱۲: فدای جان منست آن نگار چون حوری 487شمارهٔ ۱۳۱۳: دل برده ای از دست من ای کان لطف ...488شمارهٔ ۱۳۱۴: سهی سروا چرا با ما نسازی 489شمارهٔ ۱۳۱۵: بس دولت فیروزست در پای تو سربازی 490شمارهٔ ۱۳۱۶: تو تا کی با من مسکین نسازی 491شمارهٔ ۱۳۱۷: تا کی ز سر زلف تو ما را ننوازی 492شمارهٔ ۱۳۱۸: وقت آنست که بر ما نظری اندازی 493شمارهٔ ۱۳۱۹: دلا تو با من مسکین چرا نمی سازی 494شمارهٔ ۱۳۲۰: چرا تو درد دلم را دوا نمی سازی 495شمارهٔ ۱۳۲۱: چرا به کار من ناتوان نپردازی 496شمارهٔ ۱۳۲۲: بگفتم با صبا دزدیده رازی 497شمارهٔ ۱۳۲۳: معطّرست جهانی ز باد نوروزی 498شمارهٔ ۱۳۲۴: بو که آن ماه من اندر چمن آید روز ...499شمارهٔ ۱۳۲۵: هر آنکه داد مرا عمر او دهد روزی 500شمارهٔ ۱۳۲۶: بیا که غمزه سرمست تو به دلدوزی 501شمارهٔ ۱۳۲۷: اگر شود شب وصلت مرا شبی روزی 502شمارهٔ ۱۳۲۸: من تو را دارم و جز لطف توأم نیست ...503شمارهٔ ۱۳۲۹: تا نفس هست به یاد تو برآرم نفسی 504شمارهٔ ۱۳۳۰: بتا به عهد من ار بر سر جفا باشی 505شمارهٔ ۱۳۳۱: چرا جانا به دردم شاد باشی 506شمارهٔ ۱۳۳۲: دلا تو تا به غم عشق در جهان باشی 507شمارهٔ ۱۳۳۳: دلا تا کی چنین سرگشته باشی 508شمارهٔ ۱۳۳۴: دلا تا کی چنین دیوانه باشی 509شمارهٔ ۱۳۳۵: ز جانم تو را بنده در بندگی 510شمارهٔ ۱۳۳۶: ماییم و غم عشقت و خوابی و خیالی 511شمارهٔ ۱۳۳۷: دلا تا کی به درد عشق نالی 512شمارهٔ ۱۳۳۸: در دیده ام نیامد جز روی تو خیالی 513شمارهٔ ۱۳۳۹: مرا خود نباشد به عالم دلی 514شمارهٔ ۱۳۴۰: من ندیدم به جهان همچو دو زلفت شا ...515شمارهٔ ۱۳۴۱: دامن وصل ار به کف آید دمی 516شمارهٔ ۱۳۴۲: من شبی در خواب عکس روی او گردیدم ...517شمارهٔ ۱۳۴۳: چرخ کی گردد به کام ما دمی 518شمارهٔ ۱۳۴۴: بتا تا کی کنی این سرگرانی 519شمارهٔ ۱۳۴۵: الا ای سرو ناز بوستانی 520شمارهٔ ۱۳۴۶: تو مرا دردی و تو درمانی 521شمارهٔ ۱۳۴۷: دل من درد غمت دارد و تو درمانی 522شمارهٔ ۱۳۴۸: چو حال زار من خسته دل تو می دانی 523شمارهٔ ۱۳۴۹: دلم را درد و درمانی مرا تو مونس ...524شمارهٔ ۱۳۵۰: تو عهدی کرده ای جانا که از من سر ...525شمارهٔ ۱۳۵۱: دل من به دست آر اگر می توانی 526شمارهٔ ۱۳۵۲: دل بدادم به تو ای دوست من از ناد ...527شمارهٔ ۱۳۵۳: فراموشت چرا شد مهربانی 528شمارهٔ ۱۳۵۴: نگارا چون قلم ما را به سر تا کی ...529شمارهٔ ۱۳۵۵: تا چند مرا جانا از غمزه برنجانی 530شمارهٔ ۱۳۵۶: تو راست بر مه تابنده از شکر دهنی 531شمارهٔ ۱۳۵۷: همچون قلم نگارا چندم به سر دوانی 532شمارهٔ ۱۳۵۸: جهان بگرفت باز از سر جوانی 533شمارهٔ ۱۳۵۹: مرا که در دو جهان راحت دل و جانی 534شمارهٔ ۱۳۶۰: دلی که نیست به درد فراقت ارزانی 535شمارهٔ ۱۳۶۱: دلی ز دست بدادم ز روی نادانی 536شمارهٔ ۱۳۶۲: ای جان و زندگانی عمری و شادمانی 537شمارهٔ ۱۳۶۳: صبا تو حال دل تنگ ما نکو دانی 538شمارهٔ ۱۳۶۴: تو جام جهان نمای جانی 539شمارهٔ ۱۳۶۵: بده ساقی تو جام ارغوانی 540شمارهٔ ۱۳۶۶: صبا حال دلم را نیک دانی 541شمارهٔ ۱۳۶۷: جانا چه باشد ار دل ما را دوا کنی 542شمارهٔ ۱۳۶۸: جانا چه باشد ار نظری سوی ما کنی 543شمارهٔ ۱۳۶۹: چو شود گر ز من ای جان دمکی یاد ک ...544شمارهٔ ۱۳۷۰: ای ماه اگر به گوشه گلشن نظر کنی 545شمارهٔ ۱۳۷۱: تا به کی جانا دلم پر خون کنی 546شمارهٔ ۱۳۷۲: دلبرا با من جفا تا کی کنی 547شمارهٔ ۱۳۷۳: تا کی از سرکشی وفا نکنی 548شمارهٔ ۱۳۷۴: تو خود به حال پریشان ما نظر نکنی 549شمارهٔ ۱۳۷۵: نه درد دلم را دوا می کنی 550شمارهٔ ۱۳۷۶: دلبرا با ما تو لطف بی نهایت می ک ...551شمارهٔ ۱۳۷۷: من دردمند چاره ی دردم چه می کنی 552شمارهٔ ۱۳۷۸: تا کی ای دلبر تو با ما بی وفایی ...553شمارهٔ ۱۳۷۹: جانا چه شد که بنده نوازی نمی کنی 554شمارهٔ ۱۳۸۰: بشست از دیده شرم و از حیا روی 555شمارهٔ ۱۳۸۱: گر به چوگانم ز خود رانی چو گوی 556شمارهٔ ۱۳۸۲: ای صبا آخر چرا افتان و خیزان می ...557شمارهٔ ۱۳۸۳: ای صبا حال دل من پیش دلبر بازگوی 558شمارهٔ ۱۳۸۴: در ره عشق تو جانی می دهم در جست ...559شمارهٔ ۱۳۸۵: گر صد هزار ازین غم و دردم رسد به ...560شمارهٔ ۱۳۸۶: خوشش رنگ و خوشش روی و خوشش بوی 561شمارهٔ ۱۳۸۷: ای جان و جهان توام پناهی 562شمارهٔ ۱۳۸۸: چه ساعتی بود آیا که آن چنان ماهی 563شمارهٔ ۱۳۸۹: ماهیست نشسته به سر مسند شاهی 564شمارهٔ ۱۳۹۰: الهی یا الهی یا الهی 565شمارهٔ ۱۳۹۱: ز روی لطف کن در من نگاهی 566شمارهٔ ۱۳۹۲: هیچ در خاطرت آمد که دلم باز دهی 567شمارهٔ ۱۳۹۳: ای دلستان چرا دل ما را نمی دهی 568شمارهٔ ۱۳۹۴: ای آفتاب کشور و ای ماه خرگهی 569شمارهٔ ۱۳۹۵: شده ام خاک سر کوی تو ای سرو سهی 570شمارهٔ ۱۳۹۶: بی وصل تو ندارد جان با تن آشنایی 571شمارهٔ ۱۳۹۷: نمی یابم به درد دل دوایی 572شمارهٔ ۱۳۹۸: گذشت حسن نگارم ز حد زیبایی 573شمارهٔ ۱۳۹۹: بیا جانا که دردم را دوایی 574شمارهٔ ۱۴۰۰: تا کی بود دو چشمت در عین دلربایی 575شمارهٔ ۱۴۰۱: بتا بدمهر و سنگین دل چرایی 576شمارهٔ ۱۴۰۲: دلم شکسته چو زلف بتان یغمایی 577شمارهٔ ۱۴۰۳: بیا که با تو نداریم دست بالایی 578شمارهٔ ۱۴۰۴: چنین بیگانه وش آخر چرایی 579شمارهٔ ۱۴۰۵: بربود از من دل دل ربائی 580شمارهٔ ۱۴۰۶: مائیم و سر کوی تو جانا و گدایی 581شمارهٔ ۱۴۰۷: آمد به مشامم ز سر زلف تو بویی 582شمارهٔ ۱۴۰۸: ای مرا پیوند جان جانم تویی 583شمارهٔ ۱۴۰۹: ای روان گشته ز چشمم ز فراقت جویی 584شمارهٔ ۱۴۱۰: در مشک نباشد چو سر زلف تو بویی 585شمارهٔ ۱۴۱۱: جفا تا کی کنی بر ما نگویی 586شمارهٔ ۱۴۱۲: چرا به ترک جفا دلبرا نمی گویی

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ