کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    گفتم که عهد یار جفاجوی بشکنم
    یاد وصالش آمد و بگرفت دامنم
    از مهر روی خوب تو چون ذرّه ز آفتاب
    سرگشته در هوای تو ای دلستان منم
    سر درنیاورم به بهشت برین و حور
    چون گشت خاک کوی تو جانا نشیمنم
    آن ماه دلستان ز سر عجب و ناز گفت
    او خوشه چین چرا شده آخر ز خرمنم
    دادم جواب کای بت دلخواه نازنین
    در سر چو نور دیده و جانی تو در تنم
    پای دلم مقید زنجیر زلف تست
    تا کی دو دست شوق ز هجران به سر زنم
    بازآی تا به دامن وصلت زنم دو دست
    جان جهان فدای رخ آن صنم کنم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha