به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

جهان ملک خاتون

جهان ملک خاتونغزل هاشمارهٔ ۱۲۲۸: ای مرا از یاد خود بگذاشته

3030عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

ای مرا از یاد خود بگذاشته
مهربانی از میان برداشته
این دل مسکین سرگردان ما
از تو چشم مهربانی داشته
دشمنی کردی به جانم دلبرا
او تو را از دوستان پنداشته
با وجود بی وفایی و جفا
تخم مهر دوست در جان کاشته
در جهان عاشقی ای حور زاد
رایت مهر و وفا برداشته
آشنایی از جهان گویی برفت
کاین چنین بیگانه ام انگاشته
در جفا چندان بکوشیدست کاو
جای صلح آن بیوفا نگذاشته

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۱۲۲۷: گر کند میل جفا دلبر من گویم چه 2شمارهٔ ۱۲۲۸: ای مرا از یاد خود بگذاشته 3شمارهٔ ۱۲۲۹: نگران خم ابروی توام پیوسته 4شمارهٔ ۱۲۳۰: پیش قد تو سهی سرو ز پا افتاده 5شمارهٔ ۱۲۳۱: آتش مهر توأم در دل و جان افتاده 6شمارهٔ ۱۲۳۲: جان در غم فراقت دل بر بلا نهاده 7شمارهٔ ۱۲۳۳: ای ما جهان و جان را بر باد عشق د ...8شمارهٔ ۱۲۳۴: ماهتابی هست و ابرش دست پیرامن زد ...9شمارهٔ ۱۲۳۵: تا غمت همچو الف در دل ما جا کرده 10شمارهٔ ۱۲۳۶: ای سلاطین جهان پیش رخت بنده شده 11شمارهٔ ۱۲۳۷: به بوی زلف خودم دلبرا به باد مده 12شمارهٔ ۱۲۳۸: بنفشه چون سر زلف بتان سر افکنده 13شمارهٔ ۱۲۳۹: تو را لبیست نگارا چو غنچه پرخنده 14شمارهٔ ۱۲۴۰: این دل محنت و بلا دیده 15شمارهٔ ۱۲۴۱: ای خیال رخ تو در دیده 16شمارهٔ ۱۲۴۲: آه از این روزگار گردیده 17شمارهٔ ۱۲۴۳: دل من از غم تو گرد جهان گردیده 18شمارهٔ ۱۲۴۴: ای مثل چشم مستت چشم فلک ندیده 19شمارهٔ ۱۲۴۵: گفتم که میارید ز بازار بنفشه 20شمارهٔ ۱۲۴۶: عالم همه خوش بوی شد از بوی بنفشه 21شمارهٔ ۱۲۴۷: در سر مرا ز عشقش سودا بود همیشه 22شمارهٔ ۱۲۴۸: فریاد ز جور این زمانه 23شمارهٔ ۱۲۴۹: دو دیده بر سر راهت نهاده ام بازآ ...24شمارهٔ ۱۲۵۰: آن چه زلفست آن که باز از قهر تاب ...25شمارهٔ ۱۲۵۱: بازم از سودای زلفت مست و شیدا کر ...26شمارهٔ ۱۲۵۲: یکباره عهد یار فراموش کرده ای 27شمارهٔ ۱۲۵۳: تا کی دلا به دام غمش اوفتاده ای 28شمارهٔ ۱۲۵۴: جانا چه کرده ایم که از ما بریده ...29شمارهٔ ۱۲۵۵: عاشقانت را دگر در جست و جو آورده ...30شمارهٔ ۱۲۵۶: از جان وصل خویش فرستم نواله ای 31شمارهٔ ۱۲۵۷: ای در غم عشق تو من در هر دهن افس ...32شمارهٔ ۱۲۵۸: مرغ دلم به زلف تو تا ساخت خانه ا ...33شمارهٔ ۱۲۵۹: بیا که بی تو ندارد دل من اسبابی 34شمارهٔ ۱۲۶۰: تو که خورشید جهانی به جهان می تا ...35شمارهٔ ۱۲۶۱: گرفت از رشک رویت ماه تابی 36شمارهٔ ۱۲۶۲: دلا این عشق بازی تا به کی بی 37شمارهٔ ۱۲۶۳: زان لعل لبم بده زکاتی 38شمارهٔ ۱۲۶۴: ای دل ز شراب عشق مستی 39شمارهٔ ۱۲۶۵: تا که مهر مهرم از درج وفا برداشت ...40شمارهٔ ۱۲۶۶: من ندارم بی رخت از زندگانی راحتی 41شمارهٔ ۱۲۶۷: چه کردم تا زمن دل برگرفتی 42شمارهٔ ۱۲۶۸: ای مسلمانان خدا را همّتی 43شمارهٔ ۱۲۶۹: دارم به لطف عام تو چشم عنایتی 44شمارهٔ ۱۲۷۰: گفتم ز جور دوست بگویم حکایتی 45شمارهٔ ۱۲۷۱: دردا که نیست روز غمت را نهایتی 46شمارهٔ ۱۲۷۲: به رخ چون ماه تابانی به قد چون س ...47شمارهٔ ۱۲۷۳: ز کوی دوست آمد شاد بادی 48شمارهٔ ۱۲۷۴: دلا در عشق بازی نیک مردی 49شمارهٔ ۱۲۷۵: گر مرا با درد عشقت چاره بودی خوش ...50شمارهٔ ۱۲۷۶: یک شب به لطف از درما درنیامدی 51شمارهٔ ۱۲۷۷: تا کی ای دیده دل اندر رخ جانان ب ...52شمارهٔ ۱۲۷۸: گهی بزم طرب را ساختندی 53شمارهٔ ۱۲۷۹: دلا خود را به مه رویی چه بندی 54شمارهٔ ۱۲۸۰: بگو چگونه دهم شرح آرزومندی 55شمارهٔ ۱۲۸۱: گلبن وصل ز باغ دل ما برکندی 56شمارهٔ ۱۲۸۲: چه جرم رفت که یکباره مهر ببریدی 57شمارهٔ ۱۲۸۳: گر شبی روی چو ماه تو دو چشمم دید ...58شمارهٔ ۱۲۸۴: به حکم آنکه مرا نیست در جهان یار ...59شمارهٔ ۱۲۸۵: مگر با ما سر یاری نداری 60شمارهٔ ۱۲۸۶: ای که ز دولت و اقبال تو برخوردار ...61شمارهٔ ۱۲۸۷: صبا اگر به سر کوی او گذر داری 62شمارهٔ ۱۲۸۸: دلم ز دست ببردی و جان به سر باری 63شمارهٔ ۱۲۸۹: بگو تا کی دلم را تنگ داری 64شمارهٔ ۱۲۹۰: چرا بی جرم با ما جنگ داری 65شمارهٔ ۱۲۹۱: نگارینا ز نامم ننگ داری 66شمارهٔ ۱۲۹۲: چه باشد ار ز من خسته دل تو یاد آ ...67شمارهٔ ۱۲۹۳: دلم ببردی و دانم که قصد جان داری 68شمارهٔ ۱۲۹۴: صبا بازآ که درمانم تو داری 69شمارهٔ ۱۲۹۵: چون چشم بد از روی خودم دور چه دا ...70شمارهٔ ۱۲۹۶: ای دل به سر کویش رو گر هوسی داری 71شمارهٔ ۱۲۹۷: ای دل به درد عشقش دانم دوا نداری 72شمارهٔ ۱۲۹۸: نگارا رسم دلداری نداری 73شمارهٔ ۱۲۹۹: گرم بودی به وصلت اختیاری 74شمارهٔ ۱۳۰۰: دلا تا کی چنین در زیر باری 75شمارهٔ ۱۳۰۱: چه خوش بادیست باد نوبهاری 76شمارهٔ ۱۳۰۲: که دارد در دو عالم چون تو یاری 77شمارهٔ ۱۳۰۳: که را باشد به عالم چون تو یاری 78شمارهٔ ۱۳۰۴: حاش لله که مرا جز تو بود دلداری 79شمارهٔ ۱۳۰۵: به دردی دل گرفتارست باری 80شمارهٔ ۱۳۰۶: نیست یاری به جهان مثل تو کس دلدا ...81شمارهٔ ۱۳۰۷: به امیدی که برآید مه رویت سحری 82شمارهٔ ۱۳۰۸: چه باشد ار به من خسته دل کنی نظر ...83شمارهٔ ۱۳۰۹: چه شود گر فکند بر من مسکین نظری 84شمارهٔ ۱۳۱۰: الهی تو بگشا به لطفت دری 85شمارهٔ ۱۳۱۱: که را طاقت بود بر درد دوری 86شمارهٔ ۱۳۱۲: فدای جان منست آن نگار چون حوری 87شمارهٔ ۱۳۱۳: دل برده ای از دست من ای کان لطف ...88شمارهٔ ۱۳۱۴: سهی سروا چرا با ما نسازی 89شمارهٔ ۱۳۱۵: بس دولت فیروزست در پای تو سربازی 90شمارهٔ ۱۳۱۶: تو تا کی با من مسکین نسازی 91شمارهٔ ۱۳۱۷: تا کی ز سر زلف تو ما را ننوازی 92شمارهٔ ۱۳۱۸: وقت آنست که بر ما نظری اندازی 93شمارهٔ ۱۳۱۹: دلا تو با من مسکین چرا نمی سازی 94شمارهٔ ۱۳۲۰: چرا تو درد دلم را دوا نمی سازی 95شمارهٔ ۱۳۲۱: چرا به کار من ناتوان نپردازی 96شمارهٔ ۱۳۲۲: بگفتم با صبا دزدیده رازی 97شمارهٔ ۱۳۲۳: معطّرست جهانی ز باد نوروزی 98شمارهٔ ۱۳۲۴: بو که آن ماه من اندر چمن آید روز ...99شمارهٔ ۱۳۲۵: هر آنکه داد مرا عمر او دهد روزی 100شمارهٔ ۱۳۲۶: بیا که غمزه سرمست تو به دلدوزی 101شمارهٔ ۱۳۲۷: اگر شود شب وصلت مرا شبی روزی 102شمارهٔ ۱۳۲۸: من تو را دارم و جز لطف توأم نیست ...103شمارهٔ ۱۳۲۹: تا نفس هست به یاد تو برآرم نفسی 104شمارهٔ ۱۳۳۰: بتا به عهد من ار بر سر جفا باشی 105شمارهٔ ۱۳۳۱: چرا جانا به دردم شاد باشی 106شمارهٔ ۱۳۳۲: دلا تو تا به غم عشق در جهان باشی 107شمارهٔ ۱۳۳۳: دلا تا کی چنین سرگشته باشی 108شمارهٔ ۱۳۳۴: دلا تا کی چنین دیوانه باشی 109شمارهٔ ۱۳۳۵: ز جانم تو را بنده در بندگی 110شمارهٔ ۱۳۳۶: ماییم و غم عشقت و خوابی و خیالی 111شمارهٔ ۱۳۳۷: دلا تا کی به درد عشق نالی 112شمارهٔ ۱۳۳۸: در دیده ام نیامد جز روی تو خیالی 113شمارهٔ ۱۳۳۹: مرا خود نباشد به عالم دلی 114شمارهٔ ۱۳۴۰: من ندیدم به جهان همچو دو زلفت شا ...115شمارهٔ ۱۳۴۱: دامن وصل ار به کف آید دمی 116شمارهٔ ۱۳۴۲: من شبی در خواب عکس روی او گردیدم ...117شمارهٔ ۱۳۴۳: چرخ کی گردد به کام ما دمی 118شمارهٔ ۱۳۴۴: بتا تا کی کنی این سرگرانی 119شمارهٔ ۱۳۴۵: الا ای سرو ناز بوستانی 120شمارهٔ ۱۳۴۶: تو مرا دردی و تو درمانی 121شمارهٔ ۱۳۴۷: دل من درد غمت دارد و تو درمانی 122شمارهٔ ۱۳۴۸: چو حال زار من خسته دل تو می دانی 123شمارهٔ ۱۳۴۹: دلم را درد و درمانی مرا تو مونس ...124شمارهٔ ۱۳۵۰: تو عهدی کرده ای جانا که از من سر ...125شمارهٔ ۱۳۵۱: دل من به دست آر اگر می توانی 126شمارهٔ ۱۳۵۲: دل بدادم به تو ای دوست من از ناد ...127شمارهٔ ۱۳۵۳: فراموشت چرا شد مهربانی 128شمارهٔ ۱۳۵۴: نگارا چون قلم ما را به سر تا کی ...129شمارهٔ ۱۳۵۵: تا چند مرا جانا از غمزه برنجانی 130شمارهٔ ۱۳۵۶: تو راست بر مه تابنده از شکر دهنی 131شمارهٔ ۱۳۵۷: همچون قلم نگارا چندم به سر دوانی 132شمارهٔ ۱۳۵۸: جهان بگرفت باز از سر جوانی 133شمارهٔ ۱۳۵۹: مرا که در دو جهان راحت دل و جانی 134شمارهٔ ۱۳۶۰: دلی که نیست به درد فراقت ارزانی 135شمارهٔ ۱۳۶۱: دلی ز دست بدادم ز روی نادانی 136شمارهٔ ۱۳۶۲: ای جان و زندگانی عمری و شادمانی 137شمارهٔ ۱۳۶۳: صبا تو حال دل تنگ ما نکو دانی 138شمارهٔ ۱۳۶۴: تو جام جهان نمای جانی 139شمارهٔ ۱۳۶۵: بده ساقی تو جام ارغوانی 140شمارهٔ ۱۳۶۶: صبا حال دلم را نیک دانی 141شمارهٔ ۱۳۶۷: جانا چه باشد ار دل ما را دوا کنی 142شمارهٔ ۱۳۶۸: جانا چه باشد ار نظری سوی ما کنی 143شمارهٔ ۱۳۶۹: چو شود گر ز من ای جان دمکی یاد ک ...144شمارهٔ ۱۳۷۰: ای ماه اگر به گوشه گلشن نظر کنی 145شمارهٔ ۱۳۷۱: تا به کی جانا دلم پر خون کنی 146شمارهٔ ۱۳۷۲: دلبرا با من جفا تا کی کنی 147شمارهٔ ۱۳۷۳: تا کی از سرکشی وفا نکنی 148شمارهٔ ۱۳۷۴: تو خود به حال پریشان ما نظر نکنی 149شمارهٔ ۱۳۷۵: نه درد دلم را دوا می کنی 150شمارهٔ ۱۳۷۶: دلبرا با ما تو لطف بی نهایت می ک ...151شمارهٔ ۱۳۷۷: من دردمند چاره ی دردم چه می کنی 152شمارهٔ ۱۳۷۸: تا کی ای دلبر تو با ما بی وفایی ...153شمارهٔ ۱۳۷۹: جانا چه شد که بنده نوازی نمی کنی 154شمارهٔ ۱۳۸۰: بشست از دیده شرم و از حیا روی 155شمارهٔ ۱۳۸۱: گر به چوگانم ز خود رانی چو گوی 156شمارهٔ ۱۳۸۲: ای صبا آخر چرا افتان و خیزان می ...157شمارهٔ ۱۳۸۳: ای صبا حال دل من پیش دلبر بازگوی 158شمارهٔ ۱۳۸۴: در ره عشق تو جانی می دهم در جست ...159شمارهٔ ۱۳۸۵: گر صد هزار ازین غم و دردم رسد به ...160شمارهٔ ۱۳۸۶: خوشش رنگ و خوشش روی و خوشش بوی 161شمارهٔ ۱۳۸۷: ای جان و جهان توام پناهی 162شمارهٔ ۱۳۸۸: چه ساعتی بود آیا که آن چنان ماهی 163شمارهٔ ۱۳۸۹: ماهیست نشسته به سر مسند شاهی 164شمارهٔ ۱۳۹۰: الهی یا الهی یا الهی 165شمارهٔ ۱۳۹۱: ز روی لطف کن در من نگاهی 166شمارهٔ ۱۳۹۲: هیچ در خاطرت آمد که دلم باز دهی 167شمارهٔ ۱۳۹۳: ای دلستان چرا دل ما را نمی دهی 168شمارهٔ ۱۳۹۴: ای آفتاب کشور و ای ماه خرگهی 169شمارهٔ ۱۳۹۵: شده ام خاک سر کوی تو ای سرو سهی 170شمارهٔ ۱۳۹۶: بی وصل تو ندارد جان با تن آشنایی 171شمارهٔ ۱۳۹۷: نمی یابم به درد دل دوایی 172شمارهٔ ۱۳۹۸: گذشت حسن نگارم ز حد زیبایی 173شمارهٔ ۱۳۹۹: بیا جانا که دردم را دوایی 174شمارهٔ ۱۴۰۰: تا کی بود دو چشمت در عین دلربایی 175شمارهٔ ۱۴۰۱: بتا بدمهر و سنگین دل چرایی 176شمارهٔ ۱۴۰۲: دلم شکسته چو زلف بتان یغمایی 177شمارهٔ ۱۴۰۳: بیا که با تو نداریم دست بالایی 178شمارهٔ ۱۴۰۴: چنین بیگانه وش آخر چرایی 179شمارهٔ ۱۴۰۵: بربود از من دل دل ربائی 180شمارهٔ ۱۴۰۶: مائیم و سر کوی تو جانا و گدایی 181شمارهٔ ۱۴۰۷: آمد به مشامم ز سر زلف تو بویی 182شمارهٔ ۱۴۰۸: ای مرا پیوند جان جانم تویی 183شمارهٔ ۱۴۰۹: ای روان گشته ز چشمم ز فراقت جویی 184شمارهٔ ۱۴۱۰: در مشک نباشد چو سر زلف تو بویی 185شمارهٔ ۱۴۱۱: جفا تا کی کنی بر ما نگویی 186شمارهٔ ۱۴۱۲: چرا به ترک جفا دلبرا نمی گویی

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ